پس در جايى اعمال زور، در جاى ديگر نرمش و ملاطفت. هر كدام را در جاى خودش به كار مى‌برد. پس «اصل قدرت» يك مطلب است. اصل «اعمال زور» مطلب ديگر. در اسلام اين اصل هست كه جامعه اسلامى بايد قوى‌ترين جامعه‌هاى دنيا باشد تا دشمن نتواند به منابعش، به سرمايه‌هايش، به سرزمينهايش، به مردمش و به فرهنگش طمع ببندد. اين اصل، نسبى نيست، مطلق است. ولى اعمال قدرت، يك اصل نسبى است؛ در يك جا بايد اين كار را كرد، در جاى ديگر نه.

اصل ساده‌زيستى‌

يكى ديگر از اصولى كه از يك نظر مطلق است اگر چه از يك نظر بايد گفت نسبى است، اصل سادگى در زندگى است. انتخاب «سادگى» در زندگى براى پيغمبر اكرم يك اصل بود. درباره احوال و سيره پيغمبر اكرم ما منابع زيادى داريم. ما از زبان على 7 سيره پيغمبر را شنيده‌ايم، از زبان امام صادق شنيده‌ايم، از زبان ائمه ديگر شنيده‌ايم، از زبان بسيارى از صحابه شنيده‌ايم.

يكى از جمله‌هايى كه تقريباً همه گفته‌اند اين است (ولى اين تعبير مال يكى از آنهاست):

«كانَ رَسولُ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَيهِ وَ الِهِ خَفيفَ المَؤونَهِ»

. پيغمبر اكرم 6 در زندگى، روش سادگى را انتخاب كرده بود. در همه چيز: در خوراك، در پوشاك، در مسكن و در معاشرت و برخورد با افراد روشش سادگى بود؛ در تمام خصوصيات از اصل سادگى و سبك بودن مؤونه استفاده مى‌كرد و اين اصلى بود در زندگى آن حضرت. پيغمبر از به‌