اسم الکتاب : پيامبر اعظم(ص) تنديس ارزشها، گزيده سيره نبوى استاد شهيد مرتضى مطهرى المؤلف : حسينى، مظاهر الجزء : 1 صفحة : 22
من چگونه در سياست نيرنگ به كار ببرم در
صورتى كه مىدانم غدر و نيرنگ و فريب، فسق و فجور است، و اين فسق و فجورها در حد
كفر است و در قيامت هر غدّارى با پرچمى محشور مىگردد!
اينها را مىگويند سَبْك؛ سبكى كه به زور اعتماد مىكند، سبكى كه به
نيرنگ اعتماد مىكند، سبكى كه به تماوت اعتماد مىكند؛ يعنى خود را به موش مردگى
زدن، خود را به بىخبرى زدن.
بعضى سبكشان در كارها دفعالوقت كردن است، واقعاً به دفعالوقت
اعتماد دارند. بعضى سبكشان بيشتر دورانديشى است. بعضى در سبك خودشان قاطع و برنده
نيستند. بعضى در سبك خودشان فردى هستند يعنى تصميم مىگيرند. بعضى اساساً حاضر
نيستند تنها تصميم بگيرند، آنجا هم كه كاملًا مطلب روشن است باز تنها تصميم
نمىگيرند، و اين مخصوصاً در سيره پيغمبر اكرم عجيب است: در مقام نبوت، در مقامى
كه اصحاب آنچنان به او ايمان دارند كه مىگويند اگر تو فرمان بدهى خود را به دريا
بريزيم به دريا مىريزيم، در عين حال نمىخواهد سبكش انفرادى باشد و در مسائل تنها
تصميم بگيرد، براى اينكه كمترين ضررش اين است كه به اصحاب خودش شخصيت نداده؛ يعنى
گويى شما اساساً فكر نداريد، شما كه فهم و شعور نداريد، شما ابزاريد، من بايد فقط
دستور بدهم و شما عمل كنيد. آن وقت لازمهاش اين است كه فردا هر كس ديگر هم رهبر
بشود همين طور عمل كند و بگويد: لازمه رهبر اين است كه رهبر فكر و نظر بدهد و غير
رهبر هر كه هست فقط بايد ابزارهاى بلاارادهاى باشند و عمل كنند.
اسم الکتاب : پيامبر اعظم(ص) تنديس ارزشها، گزيده سيره نبوى استاد شهيد مرتضى مطهرى المؤلف : حسينى، مظاهر الجزء : 1 صفحة : 22