جمع آورى كرد.[1] 26- عن محمد
بن سيرين قال: نبّئت أنّ أبا بكر لقى عليا رضي اللّه عنه فقال:
أكرهت أمارتي؟ قال: لا و
لكن آليت على يمين أن لا أرتدي رداي إلّا إلى الصلاة حتى أجمع القرآن قال: فكتبه
على تنزيله، فلو أصبت ذلك الكتاب كان فيه علم كثير. قال محمد بن سيرين فسألت عكرمة
فلم يعرفه.
محمد بن سيرين گفت: به
من خبر داده شده كه ابو بكر با على ملاقات كرد و گفت: آيا از امارت من ناراحت
هستى؟ گفت: نه ولى سوگند خوردهام عبا بر دوش نگيرم مگر براى نماز تا وقتى كه قرآن
را جمع آورى كنم. مىگويد: پس قرآن را مطابق نزول آن نوشت، اگر آن كتاب را به دست
مىآوردم در آن علم فراوانى بود. محمد بن سيرين مىگويد: آن را از عكرمه پرسيدم از
آن آگاهى نداشت.
27- عن محمد بن سيرين
قال: لما مات النبي 6 و سلم جلس علي في بيته فلم يخرج فقيل
لأبي بكر: إن عليا لا يخرج من البيت كأنه كره أمارتك.
فأرسل إليه فقال: أكرهت
إمارتى؟ فقال: ما كرهت إمارتك و لكني أرى القرآن يزاد فيه فحلفت أن لا أرتدي برداء
إلا للجمعة حتى أجمعه. قال ابن سيرين: فنبئت أنه كتب المنسوخ و كتب الناسخ في
أثره.
محمد بن سيرين گفت: وقتى
پيامبر از دنيا رفت، على در خانهاش نشست و بيرون نيامد. به ابو بكر گفته شد كه
على از خانه بيرون نمىآيد گويا كه از امارت تو ناراحت است. ابو بكر كسى پيش او
فرستاد كه آيا از امارت من ناراحتى؟ على گفت:
من از امارت تو ناراحت
نيستم ولى مىبينم كه بر قرآن افزوده مىشود، پس سوگند خوردم كه عبا بر دوش نگيرم
مگر براى نماز جمعه تا آن را جمع آورى كنم.
ابن سيرين مىگويد: به
من خبر داده شده كه على در آنجا منسوخ را نوشته و پشت سر آن ناسخ را آورده است.
[1] اين روايت را ابن سعد هم نقل كرده: طبقات ابن
سعد ج 2 ص 338.