اسم الکتاب : ترجمه روضة الواعظين فتال نيشابوري المؤلف : مهدوي دامغاني، محمود الجزء : 1 صفحة : 707
شدهاند، مىبينند جز ساعتى از روز درنگ نكردهاند.» تا آخر
آيه سى و پنجم سوره چهل و ششم (احقاف).
پيامبر 6 فرمودهاند:
دنيا چون خوابهاى خوش خفتگان است، با اين تفاوت كه دنيا داران را بر اعمال خود جزا
و سزا مىدهند.[1] و گفته شده
است كه پيامبر 6 از كنار لاشه بزغالهيى كه در راه افكنده بودند عبور فرمودند،
به ياران گفتند: آيا مىبينيد كه اين لاشه براى صاحبش چه بىارزش است؟ سوگند به
خدا كه دنيا در نظر خداوند، خوارتر از اين لاشه است در نظر صاحبش.[2] و پيامبر
6 فرمودهاند: دنيا سراى كسى است كه او را سراى ديگر نباشد و مال كسى است كه او
را مال ديگر نباشد. آن كس كه عقل ندارد، براى دنيا مال مىاندوزد و آن را كه فهم
نيست، شهوات دنيا را مىطلبد و آن را كه علم نيست، بر دنيا ستيز مىكند و آن را كه
فقه نيست، بر آن رشك و حسد مىورزد و آن را كه يقين نيست، براى دنيا كوشش مىكند.
و روايت است كه پيامبر
6 اين آيه را تلاوت فرمود «آيا كسى كه خداى سينهاش را براى اسلام گسترده است و
او بر پرتوى از خداى خود است.» آيه 22 سوره 39 (زمر).
و سپس فرمودند: چون پرتو
بر دل افتد، دل گشاده و گسترده مىشود. گفتند:
اى رسول خدا! آيا براى
آن نشانهيى است كه شناخته شود؟ فرمودند: آرى، خويشتن را از سراى فريب كندن، و
بازگشت به سراى جاودانه و آماده شدن براى مرگ پيش از فرا رسيدن آن.[3] و همان
حضرت به ابن عمر فرمودند: در دنيا چنان باش كه گويى غريب يا رهگذرى و خويشتن را در
شمار مردگان بشمار.
شاعر چنين سروده است:
«غريب باش و جهان را
رهگذرى پندار و در همه روزگار خويشتن را از
[1]. اين گفتار در احياء علوم الدين، ص 1725، چاپ
دار الشعب مصر، آمده است. م.
[2]. روايتى نظير اين، با اندك تفاوت لفظى، در
اصول كافى، ص 129، ج 2، و مستدرك حاكم، ص 306، ج 4، آمده است. م.