اسم الکتاب : ترجمه روضة الواعظين فتال نيشابوري المؤلف : مهدوي دامغاني، محمود الجزء : 1 صفحة : 582
و پوزشى به سوى پروردگار شما و باشد كه ايشان بپرهيزند، پس
چون فراموش كردند آنچه پند داده شدند به آن، آنانى را كه از بدى نهى مىكردند،
نجات داديم و آنان را كه ستم مىكردند به سبب كار ناپسنديده كه انجام مىدادند به
عذابى دردناك گرفتيم.» امير المؤمنين على 7 فرموده است، اى مؤمنان! هر كس ببيند
ظلم و ستمى مىشود و ناپسنديدهيى ببيند كه مردم را به انجام آن فرا مىخوانند و
حد اقل با دل خود آن را انكار كند، همانا خودش سلامت يافته و از عذاب رهايى
مىيابد و هر كس آن را با زبان انكار كند و بگويد پاداش مىيابد- و او از شخص اول
برتر است- و آن كس كه با شمشير آن را انكار كند تا كلمه خداوند برتر و گفتار
ستمگران پست شود، او كسى است كه به راه رستگارى رسيده و به راه راست ايستاده و نور
يقين در دلش تابان شده است.[1] امام باقر
7 فرموده است، امر به معروف و نهى از منكر، دو آفريده از آفريدههاى خداوند است.
هر كس آن دو را يارى دهد، خدايش عزت مىبخشد و هر كس آن دو را رها كند و خوار
بشمرد، خدايش زبون مىفرمايد.[2] امام صادق
7 فرموده است، كسى امر به معروف و نهى از منكر مىكند كه در او سه خصلت باشد: به
آنچه فرمان مىدهد، دانا باشد و عمل كند. از آنچه نهى مىكند، خود انجام ندهد. در
هر دو مورد رعايت عدل و مهربانى را بكند.[3]
پيامبر 6 فرمودهاند: هر كس امر به معروف كند و نهى از منكر نمايد يا به كار
خيرى اشاره و راهنمايى كند، در پاداش آن شريك است.[4] و همان حضرت
فرمودهاند: كسى از امت خود را در خواب ديدم كه شرارههاى آتش از هر سو او را فرا
گرفته بود. امر به معروف و نهى از منكر او آمدند و او را از ميان شرارهها نجات
دادند و همراه فرشتگانش قرار دادند.[5]
[1]. در شرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد، ص 305، ج
19، چاپ محمد ابو الفضل ابراهيم، مصر، بدون ذكر سند، و در وسائل الشيعه شيخ حر
عاملى، ص 405، ج 11 هم آمده است. م.
[2]. فروع كافى، ص 344، ج 1، و تهذيب الاحكام
طوسى، ص 52، ج 2. م.