اسم الکتاب : ترجمه روضة الواعظين فتال نيشابوري المؤلف : مهدوي دامغاني، محمود الجزء : 1 صفحة : 126
در شصت و سه سالگى و در حالى كه مسموم شده بودند رحلت فرمودند[1]. گفته شده
است رحلت ايشان در ماه ربيع الاول بوده است و همان قول اول صحيح و مورد اعتماد است
و قول دوم شاذ است.
و چون آن حضرت رحلت
فرمود افراد خاندان و اصحاب در محلى كه بايد دفن شود اختلاف نظر پيدا كردند. برخى
گفتند: بايد ايشان را در بقيع به خاك سپرد، و برخى ديگر گفتند: بايد در صحن مسجد
دفن كرد. امير المؤمنين 7 فرمود:
خداوند پيامبر خود را در
بهترين نقطه زمين قبض روح فرموده است و شايسته است كه در همان نقطه كه قبض روح شده
است به خاك سپرده شود. همگان با پيشنهاد آن حضرت موافقت كردند و پيكر پاك پيامبر
6 در حجره خودشان دفن شد[2].
روايت شده است كه دو مرد
از قريش به حضور امام چهارم على بن الحسين 7 آمدند. امام فرمود: آيا براى شما از
پيامبر 6 سخن بگويم؟ گفتند: آرى از ابو القاسم 7 براى ما سخن بگوى. فرمود: از
پدرم شنيدم كه مىفرمود: سه روز پيش از رحلت رسول خدا 6 جبريل 7 به حضور ايشان
آمد و گفت: اى احمد! خداى عز و جل مرا براى بزرگداشت و گراميداشت تو فرستاده است و
به ويژه از تو در باره چيزى مىپرسد، هر چند خودش به آن از تو داناتر است.
خدايت مىفرمايد: اى
محمد! خود را چگونه مىيابى؟ پيامبر فرمود: اى جبريل! خود را افسرده و اندوهگين
مىيابم. سه روز پس از آن جبريل همراه فرشته مرگ به حضور پيامبر آمد و فرشته ديگرى
كه نامش اسماعيل و از ساكنان هوا و گماشته بر هفتاد هزار فرشته بود همراهشان بود.
جبريل پيش از آن دو شروع به سخن گفتن كرد و گفت: خداوند متعال مرا براى بزرگداشت و
گراميداشت تو فرستاده است و از تو چيزى را مىپرسد كه خود بر آن آگاهتر است و
مىفرمايد: خود را چگونه مىيابى؟ فرمود: اى جبريل! خويشتن را افسرده و اندوهگين
مىيابم. در اين هنگام فرشته مرگ اجازه ورود خواست و جبريل گفت: اى احمد! اين
فرشته
[1]. بعدها كه مبناى سال هجرى محرم شده است، هنگام
وفات رسول خدا سال يازدهم نوشته شده است. م.
[2]. براى اطلاع بيشتر از نمونههاى ديگرى از اين
روايت و پيشنهاد على7 كه به وصيت رسول خدا6 بوده است. مراجعه فرماييد به
اصول كافى، ص 343، ج 1، چاپ علميه اسلاميه و به اعلام الورى طبرسى. م.
اسم الکتاب : ترجمه روضة الواعظين فتال نيشابوري المؤلف : مهدوي دامغاني، محمود الجزء : 1 صفحة : 126