responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : رهاورد خرد، ترجمه تحف العقول المؤلف : ابن شعبه حرّاني    الجزء : 1  صفحة : 502

(1) و فرمود 7: هر كه از خدا پرهيزد از او پرهيزند (و حرمتش نگهدارند) و هر كه از خدا فرمان برد فرمانش ببرند و هر كه از آفريدگار فرمان برد از خشم آفريدگان پروا ندارد و هر كه آفريدگار را به خشم آرد بايد يقين داند كه به خشم آفريدگان دچار مى‌شود.

(2) و فرمود 7: به راستى، خداوند توصيف نشود مگر به آنچه خود خويشتن را وصف كرده است. كجا به وصف در آيد آن كه حواسّ از دركش عاجز است و گمانها بدو نرسد و تصوّرات به كنهش ره نيابد و ديدگان در خود نگنجاندش؟ با تمام نزديكيش دور است و با همه درويش نزديك چگونگى را چگونگى بخشيد بى‌آنكه گفته شود: چگونه؟ و كجايى را جا بخشيد بى‌آنكه گفته شود: در كجا؟ او از چگونگى و كجايى گسسته است، يگانه يكتاست، شكوهش شكوهمند و نامهايش مقدّس است.

(3) حسن بن مسعود[1] گفت: خدمت (حضرت) ابى الحسن على بن محمد عليها السّلام در آمدم، در حالى كه انگشتم خراشيده بود و سوارى به من برخورد كرده و شانه‌ام را آزرده بود و به كشاكش و ازدحامى گرفتار شده بودم كه پاره‌اى جامه‌هايم دريده شده بود، گفتم: وه چه روز شومى![2] خدا شرّت را از من بگرداند. (امام) 7 فرمود: اى حسن، تو هم كه نزد ما رفت و آمد دارى گناه خود را بر گردن ديگرى مى‌نهى كه گناهى ندارد؟. (حسن گويد):[3] من به سر عقل آمدم و دانستم كه خطا كردم، گفتم: اى سرورم، از خداوند آمرزش خواهم.

فرمود: اى حسن، روزها را چه گناه باشد كه چون شما به سزاى اعمالتان رسيد آنها را شوم شماريد؟ گفتم‌[4]: اى پسر رسول خدا، من (ازين پس) هماره از خدا آمرزش طلبم و استغفر اللَّه گويم و اين توبه من باشد (كه ديگر تكرار نكنم). (امام) 7 فرمود: به خدا سودتان نبخشد بلكه خداوند به سبب نكوهشى كه بر بى‌گناهى را نديد شما را كيفر دهد. اى حسن، آيا نمى‌دانى كه پاداش دهنده و كيفركننده و سزا دهنده به اعمال در دنيا و آخرت فقط خداست.

عرض كردم: بلى، اى سرور من، (امام) 7 فرمود: پس هرگز بر خلاف اين (اعتقاد و يقين) مرو و براى روزها شأن و اثرى در حكم خداوند قايل مشو. گفتم:[5] به چشم، سرورم.


[1] در نامنامه‌ها از اصحاب( امام) ابى الحسن هادى و امام حسن عسكرى عليهم السّلام كسى را به اين نام( حسن بن مسعود) نيافتيم شايد مراد حسن بن سعيد اهوازى باشد كه از اصحاب امام رضا و امام جواد و حضرت ابى الحسن هادى عليهم السّلام بود و هموست كه على بن مهزيار و اسحاق بن ابراهيم حضينى را به خدمت امام رضا 7 آورد و به خدمتگزارى امام توفيق يافتند. وى و برادرش حسين از ثقات بودند و او را كتابهايى است. اصلش از كوفه بود و همراه برادرش به اهواز آمد و در روزگار خود پردانش‌ترين مردم در فقه و آثار و مناقب بود.

[2] در متن« فما ايشمك ... آمده و پيداست كه بايد[ فما اشامك ...] باشد.

[3] در متن:« حسن گفت» آمده ولى چون راوى خود حسن است دو مورد اخير به صيغه متكلم ترجمه شد.- م.

[4] در متن:« حسن گفت» آمده ولى چون راوى خود حسن است دو مورد اخير به صيغه متكلم ترجمه شد.- م.

[5] در متن:« حسن گفت» آمده ولى چون راوى خود حسن است دو مورد اخير به صيغه متكلم ترجمه شد.- م.

اسم الکتاب : رهاورد خرد، ترجمه تحف العقول المؤلف : ابن شعبه حرّاني    الجزء : 1  صفحة : 502
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست