اسم الکتاب : رهاورد خرد، ترجمه تحف العقول المؤلف : ابن شعبه حرّاني الجزء : 1 صفحة : 486
(و دانستم) در كردار، ناشايستى كه از سر ظلم و نافرمانى مرتكب
شده باشم راه پوزشى نباشد.[1] (1) پس
امير مؤمنان بر طبق قرآن رهنمايى كرده (و دليل آورده) و جبر و تفويض هر دو را، كه
اعتقاد هر كس بدانها و پيروى از آنها باطل و كفر و تكذيب قرآن است، نفى فرموده، و
ما از (گزند) گمراهى و كفر به خدا پناه مىبريم، و نه به جبر معتقديم و نه به
تفويض بلكه به مقامى (و حالتى) ميان اين دو مقام معتقديم كه عبارت از وضع امتحان و
آزمايش است، (همراه) با توان (و استطاعتى) كه خداوند به ما داده و ما را بدان
وسيله به عبادت گماشته چنان كه قرآن گواه آن است و امامان نكوكار از خاندان پيامبر
صلوات اللَّه عليهم معتقد به آنند.
(2) و مثل آزمايش به
وسيله توانبخشى (و استطاعت) مثل مردى است كه مالك بندهاى است و دارايى بسيار دارد
و با آگاهى از سرانجام بندهاش خواسته است او را بيازمايد. پس پارهاى از دارايى
خود را كه خواسته به بندهاش داده و او را به كارهايى گماشته[2] كه آنها را به بنده
فهمانده و به او فرموده كه آن دارايى را در آن راه خرج كند و از موجباتى كه خوش
ندارد او را نهى كرده و به او پيشنهاد كرده كه از آنها دورى كند و چيزى از دارايى
او را در آن راه خرج نكند. (در عالم فرض و مثال) آن دارايى به يكى از اين دو صورت
صرف مىشود:
بندهاى آن دارايى را در
جهت پيروى از فرمان و خرسندى مالكش صرف كرد[3]
و بندهاى ديگر در جهتى كه نهى كرده بوده و مورد خشم اوست. (مالك) بنده را در خانه
آزمايش نشانده بود و او را آگاه كرده بود كه سكونتش در آن خانه موقّتى است و او را
خانه ديگرى است كه وى را بدان خانه خواهد برد و پاداش و كيفر در آن جاودانيند، و
اگر بنده مالى را كه مالكش به وى سپرده در راهى صرف كند كه به وى فرموده آن پاداش
جاودانه را در خانهاى كه به او گفته وى را بدان جا مىبرد، بدو مىدهد؛ و اگر مال
را در راهى كه از پرداخت در آن نهيش كرده بود بپردازد آن كيفر جاودان را در سراى
درنگ بدو بدهد. مالك در اينجا حدّ معيّنى را مقرّر داشته كه همان سكونتى است كه در
خانه نخست (و دار امتحان) به او داده، و چون آن حدّ برسد مالك دارايى و بنده را
تعويض كند و با آنكه مالك هميشه و همه وقت مالك دارايى و بنده است به او وعده داده
تا وقتى كه در اين سراى نخست است آن دارايى را از او نگيرد تا (زمان) سكونتش در
اين (خانه) به پايان رسد، و بدين عهد وفا كرده زيرا عدل و وفا و انصاف و حكمت از
صفات اين مالك است.
آيا واجب نمىآيد كه اگر
اين بنده آن دارايى را در راهى كه مأمور بدان بوده پرداخته باشد (مالك) به وعده
پاداشى كه به او داده بود وفا كند و بر او، كه در سراى نابودشدنى به كارش گماشته
تفضّل
[1] در پارهاى نسخهها به جاى« قد كنت راكبها
...،[ عندى لراكبها ...-( در ارتكاب كردار ناسزا) نزد من براى مرتكب آن عذرى
نباشد] آمده است.
[2] در پارهاى نسخهها به جاى« و وقفه»،[ و
وافقه على امور- و براى انجام كارهائى با او موافقت كرده] آمده است.
[3] در پارهاى نسخهها به جاى« فصرف المال»،[
فصرف الآن- اينك صرف كرد] آمده است.
اسم الکتاب : رهاورد خرد، ترجمه تحف العقول المؤلف : ابن شعبه حرّاني الجزء : 1 صفحة : 486