responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : رهاورد خرد، ترجمه تحف العقول المؤلف : ابن شعبه حرّاني    الجزء : 1  صفحة : 457

آورد. و سپس هر چه مى‌خواست يادداشت مى‌كرد.

(1) و فرمود 7: چون شخص حاضرى را نام برى (از جهت احترام) كنيه او را بگو و اگر غايب باشد نامش را بگو. (2) و فرمود 7: دوست هر كس خرد او و دشمن هر كس نادانى اوست.

(3) و فرمود 7: اظهار دوستى با مردم نيمى از خرد است.

(4) و فرمود 7: خداوند، بگو مگو (و پر حرفى) و ضايع كردن مال و خواهش بسيار (سماجت) را دشمن مى‌دارد.

(5) و فرمود 7: خرد مرد مسلمان كامل نيست مگر اينكه ده خصلت در او باشد. خير از او اميد رود، و (مردم) از شرّش ايمن باشند. خير اندك را از ديگر كس زياد شمارد و خير بسيار را از سوى خود اندك انگارد. از حاجتهايى كه از او مى‌طلبند به ستوه نيايد و در طول عمرش از طلب دانش دلتنگ نشود. درويشى در راه خدا نزد او خوشتر از توانگرى باشد و خوارى در راه خدا را از عزّت همراه با دشمن او دوست‌تر دارد، گمنامى براى او دل‌انگيزتر از نامدارى باشد. (6) سپس. (امام) 7 فرمود: دهم، و دهمى چيست؟ عرض كردند: چيست؟ (امام) 7 فرمود: كسى را ننگرد مگر آنكه بگويد: او از من بهتر و پرهيزگارتر است، و به راستى، مردم (نسبت به او) دو گونه‌اند: مردى كه از او بهتر و پرهيزگارتر است و مردى كه از او بدتر و پست‌تر است. پس اگر مردى را بيند كه از او پست‌تر و بدتر است گويد: شايد باطنش بهتر باشد و خوبى او كه اين خوش باطنى است براى او بهتر است امّا خوبى من آشكار است و همين آشكار بودن خوبى براى من بدتر است‌[1]؛ و اگر كسى را بيند كه از او بهتر و پرهيزگارتر باشد نسبت به او فروتنى كند تا به (مقام) او برسد، و چون چنين كرد، شكوهش والايى گيرد و خيرش پاكيزه شود و نامش نيكو گردد و بر مردم روزگارش سرورى و سيادت كند.

(7) مردى از آن حضرت تفسير اين گفته خدا را پرسيد كه: وَ مَنْ يَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ‌- هر كه به خدا توكّل كند او را بس است»[2]. (امام) 7 فرمود: توكّل را درجه‌هايى است: يكى اين كه در همه كارت در آنچه با تو كند بدو اعتماد كنى، و به هر چه كند خشنود باشى و بدانى كه او از خيرخواهى و رعايت حال تو كوتاهى نفرمايد و بدانى كه در اين باره فرمان او راست، پس با واگذارى همه كارهايت به او، به وى توكّل كنى. يكى ديگر اين كه به امور غيبى خدا كه به دانش تو در نگنجد، ايمان داشته باشى و دانش نهان را به او و آگاهى او بر آن، واگذارى و در امور غيبى و جز آنها بدو اعتماد كنى.


[1] به گفته سعدى، يعنى اگر\sُ: نيك باشىّ و بدت داند خلق‌\z به كه بد باشى و نيكت دانند.\z\E- م.

[2] الطلاق، 3

اسم الکتاب : رهاورد خرد، ترجمه تحف العقول المؤلف : ابن شعبه حرّاني    الجزء : 1  صفحة : 457
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست