responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : رهاورد خرد، ترجمه تحف العقول المؤلف : ابن شعبه حرّاني    الجزء : 1  صفحة : 243

شده‌اند[1]: نخستين آنها آدم (ابو البشر) و سپس حوّاست، و آن كلاغ (كه قابيل بن آدم دفن برادرش هابيل را از او آموخت)، و گوسفند قربانى ابراهيم 7، و ناقه خدا (ماده شتر حكايت صالح نبى)، و عصاى موسى 7 (كه به فرمان خدا اژدهايى شد)، و آن پرنده كه عيسى بن مريم 7 او را برآورد.

(1) سپس او را از (قرارگاه) روزيهاى بندگان پرسيد. (امام) 7 فرمود: روزيهاى بندگان در آسمان چهارم است كه خداوندش به تقدير فرو فرستد و هم به تقدير خود گشايش دهد و روزى فراخى رساند.

(2) سپس او را پرسيد كه روانهاى مؤمنان به كجا گرد آيند؟ فرمود: به زير صخره‌اى در بيت المقدس به شب آدينه (گرد آيند) و آنجا عرش فرودين خداست كه از آنجا زمين را بگستراند و هم به سوى آن نقطه در هم نورددش و از آنجا بر آسمان برافرازد. (3) امّا روانهاى كافران در اين سراى پست (دنيا) در حضر موت، بدان جا كه پشت شهر يمن است گرد آيند، آن گاه خداوند آتشى از خاور و آتشى از باختر برانگيزد كه ميان آنها دو باد است و همه مردم به سوى همان صخره بيت المقدس به حشر برانگيخته شوند و در جانب راست آن صخره بدارندشان، و بهشت براى پرهيزگاران جلوه نمايى كند، و دوزخ به جانب چپ آن صخره در ژرفاى زمين باشد و «فلق»[2] و «سجّين»[3] (دو جايگاه هولناك آتشزاى دوزخى) در آن است و مردم به جمله از گرد آن صخره پراكنده شوند، هر كه را بهشت واجب باشد از پيش آن صخره به فردوس درآيد و آنكه را دوزخ سزد از پيش همان صخره به درون دوزخ درافتد.[4]

(3)

گونه‌هاى جهاد

(4) از حضرتش پرسيدند: جهاد سنّت (رسول) است يا فريضه (الهى)؟ (امام) 7 فرمود:

جهاد چهار گونه است: دو جهاد فريضه (و واجب الهى) است و جهاد ديگر سنّتى است كه جز


[1] مراد تولد طبيعى است كه اعمّ از برآمدن از رحم انسان و چهار پايان يا تخمدان پرندگان و خزندگان است.- م.

[2] در معانى الاخبار از حضرت ابى عبد الله( صادق) 7 منقول است كه:« الفلق» شكافى است ژرف در دوزخ كه در آن هفتاد هزار بيغوله است و هر بيغوله را هفتاد هزار دخمه و به هر دخمه هفتاد هزار مار سياه كه اندرون هر مارى هفتاد هزار كژدم جراّء سمّى است كه دوزخيان ناگزير بر آن بگذرند. و در تفسير قمى آمده است: مغاكى است به دوزخ كه دوزخيان از شدّت لهيب آن به آتشگاهى ديگر پناه آورند. يك بار« فلق» از درگاه الهى درخواست كه رخصتى فرمايد تا نفسى برآرد و خداوند اجازت فرمود و آن مغاك هولناك دمى برآورد چنان كه تفش( حتّى) دوزخ را نيز بسوزاند.

[3]« سجّين» درّه‌اى است در دوزخ، و در پاره‌اى نسخه‌ها« سجّيل» آمده كه آن نيز درّه‌اى است به دوزخ، يا سنگى يا گلى است تفيده كه از آتش دوزخ گداخته باشد.

[4] مجلسى رحمه الله در بحار، ج 4 ص 123 نيز اين روايت را نقل رده و پس از آن گويد: پيداست كه اين خبر خلاصه خبرى است كه پيشتر( در بحار)( و در صفحه 226 كتاب حاضر نيز) آمده و نام يكى از دو امام سبط صلوات الله عليهما با ديگرى اشتباه شده است.

اسم الکتاب : رهاورد خرد، ترجمه تحف العقول المؤلف : ابن شعبه حرّاني    الجزء : 1  صفحة : 243
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست