اسم الکتاب : رهاورد خرد، ترجمه تحف العقول المؤلف : ابن شعبه حرّاني الجزء : 1 صفحة : 236
(1) دانش دستاويز بهانه را از دانش طلبان گسسته است.[1] از هر كه
شتابان چيزى خواهند مهلت طلبد و هر كه را مهلتى باشد به بهانهتراشى و تأخيرش گذراند.
(2) و فرمود 7: اى بندگان خدا! پرهيزگارى خداى را (پيشه) كنيد و در طلب بكوشيد و در
برابر گريز (گاه و راه نجاتى) باشيد و پيش از انتقامهاى عمر گسل (و مرگ) ويرانگر
لذّتها، به شتاب دست به كار شويد زيرا نعمت دنيا نپايد و از گزند امانى نباشد و از
بديهايش جلوگيرى نتوان.
فريبى است مياندار (و
مانع كردار) و ستونى است كج (و نااستوار). پس اى بندگان خدا از عبرتها پند گيريد و
از گذشتهها عبرت پذيريد و از نعمت بحرامى باز ايستيد[2] و از پندها سود جوييد. پس خدا خود
تنها نگه دارد و ياور بس، و قرآن خود بس كه حجّتآور پيروزمند و طرف غالب باشد و
بهشت پاداش و ثواب را بس و دوزخ شكنجه و كيفر را كفايت است.
(3) و فرمود 7: هر گاه يكى از شما با برادر خود ديدار كند بايد محلّ نورخيز[3] پيشانى او
را ببوسد.
(4) (امام) 7: روز عيد فطرى بر گروهى گذشت كه بازى مىكردند و مىخنديدند. بر سرشان در
ايستاد و گفت: به راستى، خداوند ماه رمضان را ميدان مسابقه خلق خود ساخته تا با
طاعت او در جلب خرسنديش بر يك ديگر پيشى گيرند. مردمى پيشى گرفتند و كامياب شدند و
ديگران كوتاهى كردند و عقب مانده ناكام گشتند. شگفتا و بس شگفتا از (حال) بازيگر
خندان بدان روز كه نكوكاران را پاداش دهند و بيكارگان در آن زيان برند. به خدا
سوگند چون پرده برگيرند نيك بدانند كه نكوكار در گرو نكوكارى خويش است و تبهكار
گرفتار بدكردارى خود. آنگاه برفت.
[1] در تمام نسخههاى متن چنين است« قطع العلم عذر
المتعلّمين»( و مراد آن است كه اگر كسى به راستى طالب دانش باشد، اهميت و جاذبه
دانش هيچ عذرى براى تنبلى و نياموختن طالبان علم باقى نگذاشته است.- م.) ولى در
ن،[ قطع العلم عذر المعلّلين- دانش عذر بهانه تراشان و دست به دستكنندگان را
بريده است] آمده.
[2]« و ازدجروا بالنعيم» مراد آن است كه از تباه
كردن نعمت و از دست دادن مهلت طاعت و عبادتى كه در اين جهان به شما داده شده و خود
نعمت و فرصتى مغتنم است بازايستيد.- م.