اسم الکتاب : رهاورد خرد، ترجمه تحف العقول المؤلف : ابن شعبه حرّاني الجزء : 1 صفحة : 161
است (توضيح) كفر و ستونها و بخشهاى آن.
(1) نفاق بر چهار ستون
قرار دارد: بر هوى و سستى (در دين) و كينه و آز.
(2) از اين ميان، هوى بر
چهار بخش است: ستم و تجاوز و شهوت، و نافرمانى.[1] (3) پس هر كه (بغى و) ستم كند
(غائلهها و) گرفتاريهايش افزون شود و (مردم) او را تنها گذارند و (دشمنانش) بر او
پيروز گردند، (4) و هر كه تجاوز كند از فرجام بدش ايمن نماند و دلش آرام نگيرد،
(5) و هر كه خود را از شهوت بدور ندارد در گرداب افسونها در افتد و در آن غوطهور
شود، (6)[2] و هر كه
نافرمانى كند به عمد، بىعذر و دليلى گمراه شده است.
(7) امّا بخشهاى سستى در
دين: هيبت (هراس) و فريب و تأخير (سهل انگارى) و آرزوست. (8) و اين از آن روست كه
هراس و هيبت (آدمى را) از حق باز دارد، (9) و فريفتگى به دنياى زودگذر (موجب)
كوتاهى (در كار) آينده (و آخرت) است، (10) و تأخير (و سهل انگارى در امر دين)
نگونسارى در (قعر) كورى دل را در بر دارد، (11) و اگر آرزو (ى باطل) نمىبود انسان
حساب وضعى را كه دارد مىدانست و اگر حساب وضعى را كه در آن بسر مىبرد مىدانست
از هول و هراس سكته مىكرد.
(12) امّا بخشهاى كينه
(و حقد) عبارت است از: تكبّر و فخر و حميّت (جانبدارى به ناحق) و تعصّب
(ريشهگرايى).
(13) پس هر كه استكبار
ورزد (و بزرگى فرو شد) تيره بخت شود (14) و هر كه فخر كند (و به خود ببالد) فجور
كند، (15) و هر كه جانبدارى (به ناحق) كند (بار گناهش) سنگين شود، (16) و هر كه
گرفتار تعصّب شود ستم كند. و چه بد است كه (آدمى) در ميان تيره بختى و فجور و
سنگينى بار (گناه) بسر برد.
(17) و بخشهاى آز: شادى
(سبكسرانه) است و خوشگذرانى و لجبازى و افزونجويى.[3] (18) پس شادى در پيشگاه خدا ناپسند
است (19) و خوشگذرانى خودپرستى است (20) و لجبازى بلايى است كه آدمى را ناگزير به
كشيدن بار گناهان سازد (21) و افزونجويى (نوعى) لهو و لعب و سرگرمى است كه آدمى
آنچه را خوب است (آخرت را) با آنچه بد است (دنيا و حكام زياده آن) تعويض كند.
[1] در كافى به جاى« عصيان»[ طغيان- گردنكشى]
آمده است.
[2] در متن چنين است:« و ذلك انّ ... و الاغترار
بالعاجل تفريط الآجل و المماطلة مورّط في العمى و لولا الامل علم الانسان حساب ما
هو فيه ...» ولى در كافى چنين آمده است[ و ذلك بأنّ ... و المماطلة تفرّط في
العمل حتّى يقدّم عليه الاجل و لولا الامل علم الانسان حسب ما هو فيه- و اين از آن
روست ... و تأخير و تعلّل قصور در كردار است تا اجل فرا رسد و اگر آرزو نمىبود
انسان حساب( يا قدر) چيزى را كه در آن است مىدانست].( يعنى قدر دنيا را كه مزرعه
آخرت است و فرصتى را كه به او دادهاند براى اندوختن توشه اخروى مىشناخت و در
كاشتن بذر طاعت و عبادت تأخير روا نمىداشت.- م.)
[3] در متن« تكبّر- بزرگى فروشى» است ولى در
كافى[ التكاثر- افزونطلبى] آمده كه ظاهرا درستتر است( زيرا« تكبّر» در بند قبل
جزو شاخههاى كينه شمرده شده و به علاوه« افزونجويى» با« آز» كه منشأ آن است مناسبت
بيشترى دارد از اين رو بر اساس نقل كافى ترجمه شد.- م.
اسم الکتاب : رهاورد خرد، ترجمه تحف العقول المؤلف : ابن شعبه حرّاني الجزء : 1 صفحة : 161