responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : رهاورد خرد، ترجمه تحف العقول المؤلف : ابن شعبه حرّاني    الجزء : 1  صفحة : 153

(معروف و) پسنديده را بد و ناپسند شمارد.[1] نعمتهاى پروردگارش را سپاس ندارد و او را بر فزونى نعمت شكر نگزارد، امر به معروف و نهى از منكر نكند، سراسر عمر در اشتباه است، اگر بيمار شود اخلاص ورزد و توبه كند و چون تندرست باشد سنگدلى كند و (بر سر معصيت) باز گردد.[2] او همواره به زيان (آخرت) خود باشد نه به سود خويش. نمى‌داند كه كردارش به كجا مى‌انجامد، و تا كى و تا كجا (يش مى‌كشاند)!. بار الها ما را از (خشم) خودت بر حذر دار (و تو اى شنونده! اين اندرزها را) حفظ كن و به خاطر سپار و هر وقت خواهى (از گمراهى و غرور) باز گرد.

(1)

توصيف او (على) 7 از پرهيزگاران‌

(2) پس از حمد و سپاس خدا فرمود:[3] به راستى پرهيزگاران در جهان همان صاحبان فضيلتهايند، گفتارشان راست و پوشاكشان ميانه روى‌[4] و رفتارشان فروتنى است. سر به فرمان خدا سپرده و از آنچه خداى عزّ و جلّ بر آنان حرام كرده چشم پوشيده‌اند. گوش به دانش (سودمند) فرا داده‌اند. در حال گرفتارى و آزمون همانند حال آسودگى و خوشى به قضاى الهى خرسندند. اگر مهلتها (و عمرهاى) مقدّرى كه خدا بر آنان نوشته نمى‌بود از شوق ثواب و بيم عقاب چشم بهم زدنى جانشان در كالبدشان درنگ نمى‌كرد. آفريدگار به ديده آنان (بس) بزرگ (و بزرگوار) و هر چه ديگر، جز او، در نظرشان خوار و بيمقدار است. با بهشت چنانند كه گويى آن را ديده و در نعمتش غوطه‌ورند[5] و با دوزخ چنانند كه گويى آن را ديده و در آن به رنج اندرند. دلهاشان اندوه‌دار و (وجودشان) بى‌آزار و پيكرهاشان نزار و نيازمنديهايشان سبك (و كم مقدار) و نفسهايشان پاك و پرهيزگار و ياوريشان به اسلام بزرگ (و بسيار) است. روزى چند شكيبايى كنند و از پى آن آسايش جاودانه و پرسود يابند كه پروردگار كريمشان ارزانى مى‌دارد. دنيا خواستشان و آنان نخواستندش و در جستجويشان به تكاپو در افتاد و آنان عاجز و درمانده‌اش ساختند. شب هنگام (به نماز) بر پا ايستند و آيات قرآن را به آرامى و انديشه باز خوانند.[6] دلشان را بدان اندوهگين دارند و آن را درمان درد خويش گردانند[7] و غمهايشان را (به سبب جدايى از مبدء) برانگيزند و بر گناهان خويش زار بگريند و زخمهاى دل‌


[1] سنايى گويد:\sُ اى مسلمانان خلايق كار، ديگر كرده‌اند\z وز سر بيحرمتى معروف، منكر كرده‌اند.\z\E- م.

[2] در پاره‌اى نسخه‌ها به جاى« عاد»[ نسى- از ياد ببرد] آمده است.

[3] اين بيانات در نهج البلاغة( زير عنوان« پاسخ به همّام») نيز با اندك اختلافى آمده است.

[4] يعنى شعار و دثارشان اعتدال و ميانه روى است و از افراط و تفريط به دورند.- م.

[5] در پاره‌اى نسخه‌ها به جاى« منعّمون»[ متّكئون-( در نعمتش) آرميده‌اند] آمده است.

[6] در پاره‌اى نسخه‌ها به جاى« يرتّلونه ترتيلا»[ يتلونه ترسّلا- به آرامى و شمرده تلاوت كنند] آمده است.

[7] در پاره‌اى نسخه‌ها به جاى« و يستثيرون به دواء دائهم»[ و يستشيرون‌] و در پاره‌اى نسخه‌هاى تازه‌[ و يستشفعون‌]- به مشورت گيرند( و اندرزش را به كار برند) و به درمان درد خويشش شفيع آرند( يا واسطه درمان درد خويش سازند) آمده است.

اسم الکتاب : رهاورد خرد، ترجمه تحف العقول المؤلف : ابن شعبه حرّاني    الجزء : 1  صفحة : 153
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست