responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : توبه آغوش رحمت المؤلف : انصاريان، حسين    الجزء : 1  صفحة : 238

آگاه نشود[1]؟

عربى به محضر رسول خدا آمد و عرضه داشت: غرائب دانش را به من بياموز، حضرت 6 و سلم فرمودند: در رابطه با رأس دانش چه كردى تا از غرائبش بخواهى؟! گفت: اى رسول خدا! رأس دانش چيست؟ فرمودند: شناخت خدا، آن هم حقّ شناخت، گفت: حقّ شناخت كدام است؟ فرمودند: او را بدون مثل و مانند و شبيه بدانى و اينكه حضرت او واحد، احد، ظاهر، باطن، اول، آخر، و بدون كفو و نظير است و اين است حقّ معرفت‌[2].

در همه‌ى قرآن توجه به حقيقت ثابت دايمى است كه آن حقيقت اصل جهان، و آفريننده و نگهدارنده‌ى جهان است، و نسبت به حواس آدميان غيب ناميده مى‌شود، و همه‌ى موجودات فانى و او باقى است، و همه‌ى موجودات داراى آغاز و انجامند و او را آغاز و انجامى نيست.

در همه‌ى سوره‌ها و آيه‌هاى قرآن نام آن حقيقت كه در زبان قرآن اللَّه ناميده مى‌شود همواره مكرر مى‌گردد، و تمام حوادث و مخلوقات را منتسب به آن ذات واحد قهار مى‌كند.

هر اندازه عوالم بيشترى را تركيب و به هم ضميمه كنيم و تحت مطالعه قرار دهيم باز ملاحظه مى‌كنيم:

مجموع آنها درست مانند يك عالم كوچك از نظام واحدى پيروى مى‌كنند تا


[1] - توحيد مفضل: 39؛ بحار الأنوار: 3/ 57، باب 4، حديث 1.

[2] - جاء أعرابي إلى النبي 6 و سلم فقال: يا رسول اللَّه! علمني من غرائب العلم. قال: ما صنعت في رأس العلم حتى تسأل عن غرائبه. قال الرجل: ما رأس العلم يا رسول اللَّه؟ قال: معرفة اللَّه حق معرفته. قال الأعرابي: وما معرفة اللَّه حق معرفته؟ قال: تعرفه بلا مثل ولا شبه ولا ند، وأنه واحد أحد ظاهر باطن أول آخر لا كفو له ولا نظير. فذلك حق معرفته.

توحيد صدوق: 284، حديث 5؛ بحار الأنوار: 3/ 269، باب 10، حديث 4.

اسم الکتاب : توبه آغوش رحمت المؤلف : انصاريان، حسين    الجزء : 1  صفحة : 238
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست