اسم الکتاب : توبه آغوش رحمت المؤلف : انصاريان، حسين الجزء : 1 صفحة : 14
پرچمى نداشت، از اسم و رسم دور بود، بر خلاف
تمام جلسات از مدير و كارگردان و رئيس و مرئوس خبرى در آن نبود، سراسر عشق و شور
بود، وحدت و يگانگى بود، يكرنگى و يكپارچگى بود، براى خدا مىآمدند، براى خدا
مىشنيدند، براى خدا مىگفتند، براى خدا مىخواندند و جز حال و مستى چيزى در آن
مجلس حس نمىشد. شمار شركت كنندگان نزديك به هزار نفر شد، من به خاطر آن جلسه اگر
در دورترين نقاط ايران بودم شب سه شنبه برمىگشتم، شركت كنندگان هم همين برنامه را
داشتند، حتى رزمندگان براى شركت در آن مجلس عشق از جنوب و غرب كشور، با مرخصى
گرفتن از فرماندهان جنگ سر از پا نمىشناختند.
من فكر مىكردم آن مجلس انس و آن محفل شور، ساليان متمادى پابرجا
باشد، ولى گروهى از بهترين شركت كنندگان آن مجلس به فيض شهادت رسيدند و گروهى به
دست كفار بعثى اسير شدند، تعداد شهيدان و اسيران آن جلسه در حدى بود كه طاقت مرا
تاب كرد، ديدن جاى خالى آنان در آن جلسه براى من بسيار مشكل بود. شركت كنندگان
جديد، مردمى نبودند كه جاى خالى آن عزيزان را پر كنند، با دلى سوخته و اشكى ريزان
آن جلسه را ترك كردم، و نهايتاً جلسه براى هميشه تعطيل شد و تا امروز كه اين جملات
را مىنويسم در آرزوى ديدن افرادى نظير آن افرادم، ولى نمونهى آن را نمىيابم و
گمان ندارم مانند آنان را بيابم.
مطالب متنوعى در آن جلسه بحث شد. توبه، معرفت، عشق به حق، قيامت،
عرفان. خوشبختانه تمام آن مباحث به وسيلهى نوار ضبط شد، پس از سالها قسمتى از
نوارهاى مربوط به بحث توبه توسط مؤسسهى تحقيقاتى دارالعرفان به دست آمد، پيشنهاد
كردند از نوار پياده شود و سپس به صورت كتاب در دسترس
اسم الکتاب : توبه آغوش رحمت المؤلف : انصاريان، حسين الجزء : 1 صفحة : 14