اسم الکتاب : توبه آغوش رحمت المؤلف : انصاريان، حسين الجزء : 1 صفحة : 138
و جواب شنيد، پيامبر عزيز به او فرمودند:
سبب گريهات چيست؟ عرضه داشت: جوانى خوش سيما كنار در مسجد ايستاده و هم چون مادر
داغديده بر حال خود مىگريد، علاقه دارد شما را زيارت كند، فرمودند: او را به داخل
مسجد راهنمايى كن. وارد مسجد شد، به رسول حق سلام كرد، حضرت سلامش را پاسخ دادند و
فرمودند: جوان، سبب گريهات چيست؟ عرضه داشت: چرا گريه نكنم در حالى كه مرتكب
گناهانى شدهام كه خداوند اگر به بعضى از آنها مرا بگيرد به آتش جهنم دراندازد،
عقيدهام اين است كه دچار عقاب گناهم خواهم شد و خداوند هرگز مرا نمىبخشد.
پيامبر فرمودند: آيا دچار شرك به خداوند بودهاى؟ گفت: از شرك به
خداوند پناه مىبرم، فرمودند: نفس محترمى را كشتهاى؟ گفت: نه، فرمودند: خداوند
گناهت را مىبخشد گرچه به اندازهى كوههاى پابرجا باشد. گفت: گناه من از كوههاى
پابرجا بزرگتر است، فرمودند: خداوند گناهت را مىبخشد اگرچه به اندازهى زمينهاى
هفتگانه و درياها و ريگها و اشجارش و همهى آنچه در آن است باشد و بدون ترديد گناهت
را مىبخشد اگرچه مانند آسمانها و ستارگانش و مانند عرش و كرسى باشد! عرضه داشت:
از همهى اينها بزرگتر است! پيامبر غضبناك به او نظر كرد و فرمودند: واى بر تو اى
جوان! گناه تو بزرگتر است يا پروردگارت؟ جوان به سجده افتاد و گفت: پروردگارم منزه
است، چيزى از او بزرگتر نيست يا رسول اللَّه، خداى من از هر عظيمى عظيمتر است،
حضرت فرمودند: آيا گناه بزرگ را جز خداى بزرگ مىآمرزد؟ جوان گفت: نه به خدا قسم
يا رسول اللَّه، سپس ساكت شد.
پيامبر به او فرمودند: واى بر تو اى جوان! آيا مرا از يكى از گناهانت
خبر نمىدهى؟ گفت: چرا، من هفت سال قبرها را مىشكافتم، اموات را بيرون مىآوردم و
كفن آنها را مىبردم!
اسم الکتاب : توبه آغوش رحمت المؤلف : انصاريان، حسين الجزء : 1 صفحة : 138