اسم الکتاب : فلسفه اخلاق المؤلف : جمعى از نويسندگان الجزء : 1 صفحة : 25
فقط نشانهاى براى ابراز احساسات، عواطف و
اميال شخصى افرادند؟ اگر از نوع مفاهيم معنادارند، آيا همچون مفاهيم ماهوى داراى
مصداق خارجى و عينىاند يامانند مفاهيم فلسفى از مصاديق خارجى بهدست مىآيند؟
ب) احكام و قضاياى اخلاقى از چه سنخ قضايايى هستند؟ آيا از واقعيات
خارجى خبر مىدهند و از نوع قضاياى خبرىاند، يا ريشه در احساسات و اميال، يا ارادههاى
فردى يا جمعى داشته، از نوع جملات انشايى هستند؟
ج) ملاك و معيار توجيه و معقوليت احكام و ارزشهاى اخلاقى چيست؟ آيا
اين ملاك با معيار توجيه احكام غيرارزشى متفاوت است، يا هر معيارى كه براى توجيه
احكام غيرارزشى داشته باشيم، در احكام ارزشى نيز جارى است؟
د) آيا احكام و ارزشهاى اخلاقى مطلقاند يا نسبى؟ يعنى آيا احكام
اخلاقى، همگانى، زمانشمول و مكانشمولاند، يا وابسته به اميال و سليقههاى فردى،
جمعى و مقتضيات زمانىاند؟
ه) آيا انسان داراى مسئوليت اخلاقى است؟ تعريف مسئوليت اخلاقى چيست و
قلمرو آن كجا و انواع و مراتب آن كدام است؟ آيا مسئوليت، تنها در برابر فعل
اختيارى تحقق مىيابد يا در برابر نتايج افعال، يا ترك فعلها، انگيزهها و عواطف
نيز قابل تصور است؟
و) رابطه اخلاق و دين چگونه است؟ آيا مىتوان از اخلاق سكولار (بدون
دين) سخن گفت يا اساساً اخلاق جداى از دين تصور ندارد؟
اهميت و ضرورت فلسفه اخلاق
از آغاز آفرينش آدمى اخلاق همواره در كنار آدميان حضور داشته است و
هيچ انسان و جامعهاى را نمىتوان بىنياز از اخلاق دانست. زيرا انسان تهى از
اخلاق و فضايل اخلاقى، انسان نمايى بى روح است؛ چرا كه با اخلاق و عمل به احكام
اخلاقى است كه انسان طريق تكامل حقيقى را مىپيمايد و به سرمنزل مقصود مىرسد؛ تا
آنجا كه رسول اكرم 6 هدف
اسم الکتاب : فلسفه اخلاق المؤلف : جمعى از نويسندگان الجزء : 1 صفحة : 25