اسم الکتاب : علم سلوک المؤلف : فضلى، على الجزء : 1 صفحة : 217
عنصر سوم مراقبه است؛ مراقبه- چنانكه خواهد
آمد- محافظت و مواظبت مستمر بر اعمال به ويژه اعمال قلبى است؛ بهگونهاى كه تمامى
اعمالش را در محضر خداى بصير و رقيب ببيند و او را بر تمامى حالات خود آگاه بداند
تا آنكه از گناهان فاصله بگيرد؛ گناهانى كه بند دل مىشوند و او را از بيدارى
سحرگاهى محروم مىسازند. امامعلى (ع) به مردى كه به ايشان گفت من از نماز شب
محروم شدهام، فرمود: «تو كسى هستى كه گناهانت تو را به بند كشيدهاند.»[1] چنانكه امام صادق (ع) هم فرمود:
«به درستى كه مرد گناهى مرتكب مىشود، زان پس از نماز شب محروم مىگردد.»[2]
بر اين اساس جنيد بغدادى مىگويد:
روزى در مجلس سَرى سَقَطى بودم و آنجا مردم بسيار بودند و من خردتر
ايشان بودم. سرى پرسيد كه چه چيز است كه خواب را مىبرد؟ هر كسى چيزى گفت. يكى
گفت: گرسنگى. ديگرى گفت: كم خوردن آب. نوبت به من رسيد گفتم: «
علم القلوب باطلاع الله علي كل نفس بما كسبت
.» [چيزى كه خواب را مىبرد، آگاهى دلهاست از اطلاع خداوند بر آنچه
هر كس آورده است.] گفت: احسنت يا بنى! مرا به نزديك خود نشاند و از آن روز هر جا
هستم، بر همه مقدم.[3]
اگر سالك شخصى پرخور باشد يا به دليل نبود استحكام معرفتى و خوف و
شوق درونى، هدف سلوكى و خواسته عرفانى خود را گم كرده، انگيزه سلوك را از دست داده
باشد، به بيمارى پرخوابى مبتلا مىشود. پرخوابى قلب وى را مچاله و زمينگير و قواى
او را سست و فشل مىكند؛ در نتيجه نه تنها پريشانحال و پراكندهخاطر مىشود و
توان تمركز و توجه را از دست مىدهد، استقامت و همت
[1] -« انت رجل قد قيّدتك ذنوبك.»( محمد بن يعقوب
كلينى، الكافى، ج 3، ص 450.)
[2] -« ان الرجل يَذنب الذنبَ فيحرم صلاة الليل.»(
همان، ج 2، ص 272.)