به ديگران خيلى سخاوتمند، و نسبت به بذل و
بخشش متاع دنيا بخيل و حسود هستند، اين يا بخاطر عدم اعتقادشان به تأثير آن دعاها
است و يا از جهت عدم اطمينان آنها به وجود نعمتهاى اخروى است.
[در معناى سلام، و حقيقت آن]
در كتاب مصباح الشريعة آمده است كه سلام آخر نماز به معناى امان است،
يعنى كسى كه امر خدا را اطاعت نموده، و در برابر سنت پيامبر او خاضع و خاشع بوده
براى او از بلاء دنيا امان و از عذاب آخرت برائت است، و سلام اسمى از اسماء الهى
است كه در ميان خلق به وديعت نهاده تا در معاملات و امانات، و تصديق مصاحبتها و
مجالستهائى كه بين آنها هست آن را بكار گيرند و سبب صحت معاشرت آنها گردد، پس اگر
خواستى سلام را در موضع خودش بكار گيرى، و معنايش را ادا نمائى، از خدا بترس، و
تقواى الهى را پيشه كن و مواظب باش كه به سلامت دين و قلب و عقلت صدمهاى نزنى و
آنها را به ظلمت معاصى آلوده نگردانى، و اهل و عيالت از ناحيه تو بهسلامت باشند،
و با سوء معامله خود سبب آزار و اذيت آنها نگردى، بعد با دوستانت، و سپس نسبت به
دشمنانت چنين باش، چرا كه آنكس كه نزديكترين كسان او از او در امان نباشند، آنكه
دورتر است جاى خود دارد و آنكس كه سلام را در جاى خود بكار نگيرد نه سلامى براى
او است و نه تسليمى، و اگر هم آن را بر زبان آورد دروغگو خواهد بود.
مىگويم اى عاقل از اين كلمات حكم سلام نمودن بر مردم را درياب، آيا
اگر به كسى سلام نمودى درحالىكه در دل سلامتى جميع نعمتها يا بعضى از آنها را
براى او نمىخواهى آيا اين جز نفاق چيز ديگرى هست؟ و آيا مىتواند انسان در مقابل
چنين سلامى توقع اجر