مىنمود. و باز رسيده كه هركس ايمان به خدا
و روز قيامت دارد مىبايست كه از خواندن قل هو اللّه پس از هر نماز واجب غفلت
نكند، چرا كه هركس آن را قرائت كند خير دنيا و آخرت بر او جمع خواهد گشت و خداوند
والدين او را و هركس را كه از نسل آنها است بيامرزد.
مىگويم خلاصه اخبار و رواياتى كه در معانى الفاظ اين سوره رسيده است
چنين مىشود كه «هو» اشاره به ذاتى است كه غايب از حواس و اوهام است، و اللّه يعنى
آن معبودى كه خلق جملگى از درك ماهيت او حيرانند، و «احد» يعنى آن فرد و يگانه
حقيقى و واقعى هم معنا و هم خارجا، و آنكه نه در وهم و نه در عقل و نه در وجود
قسمت مىپذيرد، «الصمد» يعنى آن آقا و مولائى كه خلق بتمامه آهنگ او كنند، و آنكه
جوفى براى او نيست و آنكه از چيزى خارج نگشته و از او نيز چيزى خارج نشود،
ايجادكننده اشياء و خالق آنها است.
و اما تكبير ركوع،
شايد مناسب اين مقام اين باشد كه باين تكبير، بزرگتر بودن خداوند
متعال از اينكه كسى بتواند آنگونه كه سزاوار او است به عبادت او قيام كند قصد شود،
و بلند نمودن دستها در حين گفتن اين تكبير باين نيت باشد كه از اين اعتقاد كه
مىتوان آن چنان كه شايسته او است به عبادت او قيام نمود تبرى جويد و لذا نمازگزار
از حال قيام براى ركوع خم مىشود، و از حال قيام كه نشانه قوت و قدرت است بحال
ركوع كه حكايت از تواضع و فروتنى مىكند در مىآيد، و با اين خضوع، ادب محضر
پروردگار را بجاى مىآورد، و ذكر ركوع را مىگويد، و سزاوار است كه از تسبيح خداى
متعال در ركوع، تنزيه او را از اينكه در اراده براى او شريكى باشد قصد نمايد.