امداد شده از ناحيه او است، بنابراين اگر
كسى توانست نفس و فكر خود را از جميع كدورتها و تاريكىهاى معاصى پاك گرداند و
انواع خيالات و اوصافى كه بر او عارض شده از خود دور نمايد و از وجه روح خود اين
پردهها را بر گيرد و ساير حجابها را به كنارى زند، مىتواند كه نور آنها صلوات
اللّه عليهم اجمعين را بشناسد، و با اين معرفت، روحش را با رواح آنها متصل كند و
از نورانيت آنها كمك بگيرد، در اين صورت است كه از شيعيان مقرب و نزديك آنها، و در
زمره اولياء آنان خواهد بود- خداوند چنين مقامى را نصيب ما و جميع اولياء مؤمن خود
گرداند- و احتمال دارد كه مقصود از معرفت اسم اعظم، همين باشد كه ما بيان داشتيم،
پس اگر وليى از اولياء باين حقيقت معرفت پيدا نمود، و در دعاهاى خود با چنين
معرفتى به خدا توجه نمود، خداوند دعايش را قبول، و او را به خواستهاش خواهد
رسانيد.
در بيان مطالبى راجع به بسم اللّه
در اينجا لازم است كه بعضى مطالبى كه در مورد بسم اللّه رسيده بيان
شود تا مقصود بدان تمام شود.
در كافى از امام باقر 7 روايت شده كه آن حضرت فرمود: اول
هر كتابى كه از آسمان نازل گشته، بسم اللّه الرحمن الرحيم. بوده است، و هرگاه آن
را قرائت نمودى پس از اينكه استعاذه ننمودى باكى نداشته باش، و هرگاه آن را قرائت
نمودى آنچه بين آسمان و زمين است حافظ و سپر تو خواهد شد.
و صاحب تفسير قمى از امام صادق 7 روايت نموده كه آن حضرت
فرمود: بسم اللّه الرحمن الرحيم سزاوارترين سخنى است كه مىبايست بلند گفته شود و
اين همان آيهاى است كه خداوند درباره آن