مىنمودم، ولى حلاوتى در آن نمىيافتم، تا
آنگاه كه بگونهاى تلاوت نمودم كه گويا از رسول خدا 6
مىشنوم، و باز تلاوت نمودم، و تلاوت نمودم تا آنگاه كه گويا آن را از جبرئيل
مىشنوم پس از اين مرتبه بود كه خطاب رسيد يك منزل بيش نمانده است، و الآن آن را
از متكلمش مىشنوم و از اين حال لذت و نعمتى نصيبم گشته كه ديگر نمىتوانم از آن
درگذرم.
و اما تفكر و تفهم، بدان گونه كه در گذشته مفصلا بيان داشتيم
نمىتوان در نماز رعايت اين دو امر را نمود زيرا موجب مىشود كه نمازگزار از صورت
نماز، خارج شود، و لذا بايد بگونهاى كه بصورت نماز خللى وارد نشود تفكر و تفهم
انجام گيرد.
[در بيان خلاصهاى از تفسير سوره حمد]
در اينجا بىمناسبت نيست كه اجمالا به آنچه كه در تفسير سورههاى
فاتحة الكتاب، و قدر، و توحيد وارد شده اشارهاى داشته باشيم، زيرا اين سه سوره
غالبا در نمازهاى پنجگانه قرائت مىشود، پس با استعانت به
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ* مىگوئيم: از امام
صادق 7 روايت شده كه از گفتن بِسْمِ اللَّهِ* غفلت منما هر چند كه در پى آن امرى كوچك و بىمقدار باشد و از آن
حضرت رسيده كه فرمود: هركس از شيعيان ما ترك گفتن
بِسْمِ اللَّهِ* كند خدا او را به امرى ناخوشايند امتحان كند تا موجب توجه او بر شكر
و ثناء، و محو آثار تقصيرش گردد.
و در اخبار آمده كه يكى از شيعيان در محضر مولا على 7
هنگام نشستن از گفتن بِسْمِ اللَّهِ* غفلت نمود پس افتاد و سرش شكست امام 7 به او فرمود: اين
بخاطر ترك بِسْمِ اللَّهِ* بود، و در اخبار ما و اخبار
عامه احاديث بسيارى در اين زمينه آمده است.