ياد اين عالم پائين، خود را بدور داشت در
نتيجه فكرش از بعضى از قيد و بندها آزاد گشت، و از عوالم عاليه و نورانى متأثر گشت
در اين صورت است كه گاه مىشود كه حقايق بعضى از آيات قرآن بر قلبش تجلى مىكند و
از اين كشف و تجلى او بهرهاى مىبرد كه بهسالها عبادت نصيبش نمىگشت، و گاه
مىشود كه در هنگام قرائت اسماء خداوند تبارك و تعالى حقايق اين اسماء براى بنده
مكشوف و مشهود مىگردد بگونهاى كه جسمش را تحمل آن حال نبوده و حالت غشوه به او دست
مىدهد، چنانكه همين واقعه از امام صادق 7 نقل شده كه آن حضرت در حال
نماز غش نمود چون بهوش آمد علت سؤال شد حضرت فرمود آيهاى از آيات قرآن را بر قلبم
مىگذرانيدم تا آنگاه كه از گويندهاش شنيدم، در اين حال بود كه جسم توان ديدار
قدرت او را نداشت و از پاى در آمد.
سيد جليل در فلاح السائل مىگويد روايت شده كه مولاى ما جعفر بن محمد
صادق 7 در نمازش قرآن تلاوت مىفرمود پس حالت غشوهاى بر آن حضرت عارض
شد چون بهوش آمد سؤال شد كه چه چيز موجب اين شد كه چنين حالتى بر شما عارض شود
حضرت سخنى فرمود كه معنايش اين مىشود كه پيوسته آيات قرآن را تكرار مىنمودم تا
اينكه حالتى بمن دست داد كه گويا بالعيان آن را شفاها از آنكه آن را نازل فرموده
شنيدم در اين حال بود كه قوه بشرى را توان اين مكاشفه جلال الهى نبود و از پاى در
آمد. سپس مىگويد: اى كسى كه حقيقت اين مطالب را نمىدانى مبادا كه اين گونه سخنان
را بعيد بشمارى و شيطان تو را در اين گونه موارد بشك و شبهه بيندازد، بلكه تصديق
آن لازم است آيا اين سخن خداوند تبارك و تعالى را نشنيدهاى كه مىفرمايد: