اين مرد راست مىگويد، آگاه باشيد كه كريم و بزرگوارى بخشندهتر و بزرگوارتر از خدا نيست او اكرم الاكرمين، و بزرگوارترين بزرگواران است، سپس فرمود اين اعرابى فقيه گشت.
و خلاصه كلام آنكه آيات و اخبار مختلفهاى كه در اين باب رسيده رجاء را تقويت مىكند ولى علماء اخلاق از جهت اينكه غالب مردم چنين هستند كه اگر اين گونه مطالب را بشنوند ترك انجام اعمال صالحه و مبالات در دين مىكنند و آن رجاء واقعى كه مشوق انسان در راه بندگى خدا هست و او را در طلب رضاى خدا بيشتر راغب مىگرداند براى آنها حاصل نمىشود از ذكر اين گونه اخبار و روايات پرهيز مىكنند ولى در اين گونه موارد بهتر از همه اقتداء بانبياء الهى است كه همه اين مطالب را براى مردم بيان مىداشتند، هم خوف را متذكر مىشدند و هم رجاء را ولى در موارد جزئى حال طرف را ملاحظه مىنمودند، اگر كسى را مىديدند كه كسالت و تنبلى بر او عارض گشته و به اوامر و نواهى پروردگار چندان توجهى ندارد، مثل عامه مردم، براى چنين كسى از خوف و خشيت از خدا سخن مىگفتند تا با تازيانه خوف او را به جاده مستقيم برانند، و اگر احيانا كسى را مشاهده مىكردند كه خوف بر او غلبه نموده و رجاء و اميدواريش كم شده بگونهاى كه به قنوط و نااميدى ميل نموده است، آيات رحمت را بر او مىخواندند و اسباب رجاء را برايش بر مىشمردند و از اين راه او را از قنوط و نااميدى كه مايه هلاكت او است بازمىگردانيدند و بطريق وسط و راه روشن بازمىآوردند، زيرا صراط مستقيمى كه خدا بندگانش را به پيمودن آن امر نموده همان راهى است كه خوف و رجاء در آن راه با هم مساوى باشد تا نزديك مرگ، و چون