را نداشته باشد، و در عين حال انتظار رسيدن آن را داشته باشد آن را تمنا مىگويند و ميزان معرفت درجه احتمال باين است كه اين احتمال در طلب آنچه كه اميد حصول آن مىرود مؤثر باشد و عقلا چنين احتمالى را تصديق كنند زيرا هر چه را كه انسان اراده كند و در طلب آن باشد براى آن اسباب زياد و مختلفى است كه گاهى بعضى از اين اسباب در اختيار خود انسان، و گاهى چنين نيست، و مطلوبهاى شرعى از قسم اول است، بنابراين مىگوئيم موجودى كه هنوز وجود نيافته يا اينست كه اغلب اسباب آن كه خارج از قدرت مكلف است موجود و حصول بقيه آنهم نزديك است يا خير، و باز در هريك از اين دو صورت يا مكلف علم باين حقيقت دارد يا ندارد، و در هريك از اين چهار صورت يا مكلف شروع به فراهم آوردن مقدمات پيدايش آن مطلوب را نموده، يا نه كه جمعا هشت صورت پيدا مىكند.
صورت اول: موردى است كه اغلب اسباب حصول آن مطلوب، موجود بوده و بقيه هم نزديك فراهم آمدن باشد و مكلف هم با علم باين مطلب شروع به فراهم آوردن مقدمات آن بنمايد، اين چنين كسى براستى راجى و اميدوار و در رجاء خود صادق است.
صورت دوم: موردى است كه در همه امور مثل مورد اول باشد ولى مكلف علم بآن نداشته باشد مع ذلك شروع بتحصيل مقدمات آن بنمايد كه اين را تمنا مىگويند.
صورت سوم: موردى است مثل مورد اول و مكلف هم علم بآن دارد ولى در پى تحصيل مقدمات آن بر نمىآيد اين چنين كسى را ضايعكننده و اهمال كار بايد ناميد و اگر اميدى هم داشته باشد اميدى كاذب