سوء خاتمه كار انسان در هنگام مرگ خود مسئلهاى بس مهم است و ما بخاطر اهميت آن فصل جداگانهاى براى آن باز نموديم حال اين امر خواه باين باشد كه در هنگام مرگ پرورنده عمل آدمى با كفر و انكار حق بسته شود و يا با فسق و فجور و يا نقصى ديگر پايان پذيرد، و بندگان كامل پروردگار از همين امر پيوسته در هراس و بر اين امر مىگريستند، و اين سوء عاقبت كار، كاشف از سوء پيشينه آدمى است و ايمنى خاطر جز با خلاصى از اين مرحله براى انسان حاصل نمىشود.
اما سوء خاتمه كار يا با كفر و انكار حق است و اين در صورتى است كه در سكرات مرگ كه بواسطه اضطراب روح بعضى از احوالات آخرت براى انسان مشهود مىگردد و پردهها اندكى به كنار مىرود انسان بواسطه عقايد نادرست و ملكات ناپسند، و يا بر اثر اعمال گذشته برايش حالتى پديد آيد كه موجب شك و يا انكار او شود و اين شك و انكار بر قلب او غلبه كند و پرونده كار او در همين حالت بسته شود كه اين سبب خلود و جاودانگى او در آتش خواهد گشت و يا به فسق و فجور نامه عمل انسان پايان مىپذيرد و اين در صورتى است كه انسان بر انجام بعضى از