را اظهار مىدارد، و روشن است كه جود و كرم
از هر بخشندهاى بحسب جود و سخاوت و امكانات او و بحسب قابليت بنده و استعداد او
است، و چون امر بدين منوال باشد و خداوند كريم و بخشنده سفره انعام و بخشش
بگستراند سزاوار است كه هر نيكوكار و بدكار و هر مؤمن و فاجر بر اين سفره گرد آيند
و لكن به اعتراف و حياء و شرمسارى و رجاء كه در اين صورت هيچيك از لطف و احسان
حضرت حق بىبهره نخواهند ماند.
ولى همه اينها براى كسانى است كه به خدا و جود و بخشش و قهر و وعيد
او معتقد باشند و گر نه كافر و منكر و معاند و آنكس را كه از رحمت حق مأيوس گشته
بحكم عقل بهرهاى نخواهد بود.
اين حقيقت روز عيد است حال بنگر كه چگونه اين امر بين مسلمانان
وارونه گشته و روز عيد را روز شهوترانى و شكمچرانى و لهو و لعب و غفلت قرار
دادهاند، رئيس محدثين شيخ صدوق در كتاب «من لا يحضره الفقيه» روايت نموده، كه
امام حسن 7 روز عيد فطرى مردم را ديد كه به خنده و لهو و لعب مشغولند
امام خطاب به اصحاب خود فرمود: خداوند ماه رمضان را به منزله ميدان مسابقهاى براى
بندگان خود قرار داد تا در اين ماه به اطاعت و جلب رضايت او با يكديگر به مسابقه
بپردازند، پس در اين ماه عدهاى مسابقه را بردند، و گروهى عقب مانده و بىبهره
ماندند، پس عجب است از كسانى كه در روزى كه نيكوكار پاداش كار خود مىگيرد و آنان كه
در بندگى خدا كوتاهى نمودهاند احساس خسارت و زيان مىنمايند مىخندند، سوگند به
خدا اگر پردهها به كنارى رود نيكوكار به احسان خود مشغول گردد و بدكار به بدى
اعمال خود.
بهر حال بنده بايد قبل از فرا رسيدن عيد، حالش حال كسى باشد كه