درك آن را ندارد ولى مؤمن مىبايست كه امثال
اين حقايق را منكر نشود بلكه بگويد آنها به آنچه گفتهاند داناتر بودهاند و از
خداوند بخواهد كه معرفت اين حقايق را نصيب او گرداند. و اما تصوير امكان اين اخبار
از آنچه ما در گذشته بيان داشتيم بدست مىآيد، در بحثهاى سابق گفتيم كه براى هر
موجودى در هر عالمى صورتى متناسب با آن عالم هست و گواه ما بر اين مطلب رؤياهاى
صادقهاى است كه تعبير مىشود، مثلا كسى كه در خواب مىبيند در و گوهر بگردن خوك
مىآويزد، معبر به او مىگويد كه تو حكمت را به فاسق مىآموزى، و يا آنكس كه در
خواب ديد كه دهانها و فروج مردم را مهر مىزند تعبيرش اين بود كه تو در ماه رمضان
قبل از طلوع فجر اذان مىگوئى، و مطلب هم، همان بود از اين امر دانسته مىشود كه
صورت حكمت در عالم خواب كه از عوالم مثالى است صورت در در اين عالم است هم چنين
اذان قبل از وقت در آن عالم بصورت مهر است، و بقيه موارد هم همينگونه. و خلاصه
كلام در اين زمينه اينكه براى هر معنائى در هر عالمى بحسب آن عالم، صورت و قالبى
است، و براى آن به واسطه اختلاف عوالم، آثار مختلفهاى خواهد بود و لذا اين عالم
بخاطر اينكه عالم طبيعت تاريك و محدود و مرده است، حقايق هم در اين عالم به اين
صورتهائى است كه مىبينيم و آثارش همان است كه به عيان مشاهده مىكنيم، و باز در
عالم مثال كه از ماده بدور است همين حقايق بدون اينكه مصور و مقدر به ماده طبيعى
باشد وجود دارد و آثارش غير از آثارى است كه در اين عالم مادى براى آن بوده است و
لذا مىبينى كه انسان در خواب مىپرد و از ديوار مىگذرد.
و اما عالم عقلى بخاطر اينكه آن عالم سراسر حيات و زندگى