4- مشابه آنچه كه در باره مولايمان علىّ
7 در هنگام گفتن لفظ «وجّهت وجهى» نقل نموديم، در باره مولايمان امام
زين العابدين 7 نيز روايت شده است.
5- همچنين اين دو بزرگوار هنگامى كه شروع به خواندن دعاى توجّه
مىنمودند، رنگشان زرد گشته، و خوف از خداوند- جلّ جلاله- بر آنان نمايان مىشد،
زيرا به شكوه و هيبت پادشاهى كه در پيشگاهش مىايستادهاند، معرفت و آگاهى
داشتهاند.
6- در جاى ديگر اين كتاب با مطالبى پيرامون خوف پيامبر اكرم 6 و اهل بيت معصوم او عليهم السّلام از خدا هنگام اداى نماز خواهد
آمد[1]، كه يقينا
در اين جهت، از ايشان تبعيّت نمىكنى و بر خلاف آنچه كه ايشان با پادشاه عالميان
معامله مىكردهاند، عمل مىكنى.
حضور قلب در هنگام ورود در نماز
بر ما همگى واجب است، به خاطر هيبت و احترامى كه خداوند- جلّ جلاله-
ذاتا مستحقّ آن است از او بيم داشته باشيم، ولى چنان غافليم كه نه تنها از او بيم
نداريم، بلكه از معصومين عليهم السّلام كه مقتدا و الگوى ما در عبادات الهى هستند،
نيز پيروى نمىكنيم و از خدا نمىهراسيم. همچنين به خاطر مخالفتهاى پى در پى خود
با خواستههاى او و كوچك شمردن امر و نهى و حبّ و قرب و مناجات مقدّسش نيز از او
بيم نداريم. و اين نادانى بس بزرگى نسبت به معبود است كه به جهل منكران و كافران
نزديك است.
بنا بر اين، شايسته است كه بنده هنگام گفتن «وَجَّهْتُ
وَجْهِيَ لِلَّذِي فَطَرَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ»
تحقيقا توجّه كند كه در محضر حضرت حقّ است، و اينكه مقصود خداوند- جلّ جلاله- و
رسولش 6 از گفتن اين كلام آن نيست كه تنها صورتم را براى
خداوندى كه آسمانها و زمين را پديد آورد، رو به قبله نمودهام؛ بلكه منظور آن است
[1] ر. ك: فصل سىام، عنوان« نمونههايى از حالات
معصومين عليهم السّلام».