كن، و زبونى خويش را بشناس، و در تدبير امور
خود تأمّل كن، و بكوش كه مولايت تو را از اسارت بندگى رها ساخته، و از فرومايگى
اين امور پست بيرون آورد. دست به دامن او شو و به او توسّل بجوى كه تو را از اين
بردگى اسارت بار آزاد ساخته و از آزادگان قرار داده و اهليّت سكونت در بهشتى را كه
سراى آرامش و محلّ آسودگى است، به تو ارزانى دارد، و بدين وسيله تو را از اين كار
پست و اشتغال به شستن كثافتها و محلّ خروج پليديها بالا برده، و اين جسد سخيف و
دون را ويران ساخته، و بر بنيادى والا و پاكيزه از اين پليديها آباد كند، به
گونهاى كه براى سكونت در خانهاى كه خوشيهايش دايمى و جاودانى است، صلاحيّت پيدا
كنى، كه اين دست به دامن شدن و توسّل جستن تنها در دنيا ميسّر است، پس اگر به چيز
پست و دون بسنده نمايى، زيانكار خواهى بود و گناه از خودت مىباشد و مصيبت و گرفتارى
به خودت برمىگردد.
احكام و آداب ظاهرى
بندهاى كه در دار فنا به اين امور مبتلاست، هنگام ورود به توالت
نيازمند است كه پيش از داخل شدن امورى را بداند، تا كارها و گفتارش بر مبناى شناخت
و آگاهى باشد.
از جمله آن امور كه در روايات آمده است، اين است:
1- در حال اختيار و توانايى، اگر سرش باز باشد، پيش از وارد شدن آن
را بپوشاند.
2- جاى نشستن او از نگاه ديگران به عورتش مصون و محفوظ باشد.
3- وقتى خواست براى اين منظور بنشيند، رو و پشت به قبله نباشد.
4- رو به سمتى كه باد مىوزد بول ننمايد، زيرا امكان دارد كه باد آن
را به سوى او برگرداند.
5- رو به آفتاب و ماه نباشد.
6- در سوراخهاى حيوانات بول نكند، زيرا امكان دارد چيزى از آنجا خارج
شده