مراد از حد وسطى كه تجاوز ازآن اسراف
مىباشد، آن چيزى است كه در نظر عرف، متوسط ناميده مىشود، زيرا مرجع براى شناخت
مفاهيم لغوى، مصاديق عرفى آنهااست ... وسط در نظر عرف، مصرف مال به اندازه احتياج
و متناسب حال شخص مىباشد، و هر مصرفى كه اين گونه نباشد، اسراف است چه از اساس،
صرف وخرج مال نباشد، بلكه تضييع و اتلاف باشد، وچه صرف مال باشد ولى مورد نياز ومناسب
و لايق حال شخص نباشد.[1]
«تبذير» به معنى متفرق كردن با اسراف است، و در اصل از بذر افشانى
گرفته شده و فرقى كه با آن دارد اين است كه افشاندن درآنجا به منظور استفاده و در
اينجا به منظور افساد است. به همين جهت، در هر جا كه به منظور اصلاح باشد، تبذير
گفته نمىشود، هر چند كه زياد باشد.[2] به عبارت
ديگر «تبذير» يعنى ريخت وپاشهاى غير منطقى و ضايع كردن ناعاقلانه ثروت.
بنابراين، تبذير فراتر از اسراف است؛ به اين معنا كه هر تبذيرى،
اسراف هم هست و برخى از اسرافها به تبذير مىانجامد. امام صادق 7 فرمود:
چون اسراف، هماهنگى و نظم عرضه و تقاضا يا تهيه و توزيع رابه هم
مىزند و سبب فساد اقتصادى مىگردد اسلام آن رامحكوم كرده است. قرآن كريم، ضمن
سفارش به استفاده از نعمتهاى خدادادى، ازاسراف و زيادهروى منع كرده، و كراهت خويش
رااز آن ابراز داشته است: