افراد ديگر نيز سرايت مىكند و شيرازه مملكت
را از هم مىپاشد، زيرا كارگردانان خائن به جاى رسيدگى به امور مردم و پيشبرد
برنامههاى مختلف مملكت، به خوشگذرانى و عياشى و خرج كردن پولهاى به يغما برده
مشغول مىشوند و چنين كارى به تنهايى براى سقوط يك مملكت كافى است.
نمونه بسيار روشن وگواه كافى آن، خيانت «شاه» و كارگزاران بى كفايت
اوست كه اموال عمومى را ثروتى بادآورده حساب مىكردند و به دلخواه خويش آن را به
مصرف مىرساندند بگونهاى كه ظرف پنجاه سال حكومت خاندان منحوس پهلوى بر ايران، يك
ركود و سقوط همه جانبهاى به بار آمد كه آثار شوم آن تا ساليانى دراز از بين
نخواهد رفت، اين در حالى بود كه بنا به گفته سفارت ايران در «كاراكاس»: شاه مخلوع
ايران به تنهايى مبلغ 25 بيليون دلار ارز از كشور خارج كرد كه اگر هزار سال عمر
مىكرد روزى پانصد و پنجاه هزار تومان مىتوانست خرج كند.[1]
ب- فردى
علاوه بر زيانهاى اجتماعى كه بر شمرديم، خيانت در بيت المال،
خسارتهايى رابطور مستقيم متوجه شخص خائن مىكند از جمله:
1- فقر و درماندگى:
معمولًا كسى كه از راه حرام، درآمدى كسب كند و با سركيسه كردن مردم،
گذران زندگى كند، در نهايت به فقر و فلاكت دچار خواهد شد، چرا كه «بادآورده راباد
ببرد.» وخائن غالباً سزاى خيانت خود را درهمين دنيا خواهد چشيد.