وخود آرايى زياده روى كند، خود به خود از
اجراى تعهّدات اجتماعى باز خواهد ماند، بويژه اگر فرد متجمّل از كارگزاران و
مسؤولان مملكتى باشد.
ب- وابستگى
كرامت، بزرگوارى وآزادگى انسان درتجمّل گرايى و زندگى مصرفى داشتن
نيست؛ زيرا هراندازه گرايش به تجمّلات وظواهر زندگى درانسان بيشتر باشد، به همان
اندازه يابيشتر، آزادى و آزادگى او از بين مىرود، و وابسته مىشود و هر قدر
وابسته و اسير مادّيات باشد، به همان قدر شخصيت انسانى او به خطر مىافتد، و او را
از مقامش دور مىكند.
انسان تجمّل پرست، مقام انسانى خود را نمىشناسد، از اين رو، فضايل
انسانى و آزادگى خود را به متاع قليل دنيا مىفروشد. قرآن كريم مىفرمايد:
«قُلْ مَتاعُ الدُّنْيا قَلِيلٌ»[1]
بگو: متاع دنيا اندك است.
ج- بى اعتبارى اجتماعى
افراد تجمّل پرست وقتى درزندگى شخصى خود دنبال وسائل لوكس و تشريفاتى
رفتند و در خرج كردن، هيچ حدّى را رعايت نكردند، اين امر آنها را از مردم دورو در
نظر آنها بى اعتبار مىكند. كسى كه مىخواهد به كمال انسانى برسد نه تنها از شهوات
حرام، بلكه از پارهاى شهوات حلال نيز بايد بگذرد. رهبر معظّم انقلاب حضرت آية
الله خامنهاى در اين باره مىفرمايد:
«... اگر ما ... به فكر زندگى شخصى خودمان افتاديم، دنبال تجمّلات و
تشريفات رفتيم، درخرج كردن بيت المال هيچ حدّى براى خودمان قائل نشديم ... هر چه
توانستيم، خرج كرديم، مگر اعتماد مردم باقى مىماند؟ ... نمىشود ما درزندگى مادّى
فرو برويم، بخواهيم مردم به شكل يك اسوه به مانگاه كنند ....»[2]