«تجمّل پرستى و گرايش به ظاهر سازى از زمان بنى اميّه آغاز شد؛ زيرا
آنان علاقه زيادى به دنيا و زينتهايش داشته، خلافت را به يك نوع سلطنت تبديل
كردند، و به اندوختن زر و سيم و اسراف درآن پرداختند، بويژه «وليد بن يزيد» بقدرى
گردن بندجواهر تهيه كرده بود، كه هر روز همانند تعويض لباس يك نوع و يك مدل مخصوص
آن را به گردن مىانداخت».[1]
بعد از بنى اميّه «عبّاسيان» نيز به تقليد و پيروى از دولتهاى گذشته،
دست به عيّاشى و خودكامگى زده، و گوى سبقت درتجمّل گرايى را ربودند و الگوى ساير
دولتهاى اسلامى درمصر، شام، مغرب و اندلس شدند و رفته رفته اين رسم شوم، كه باعث
غارت بيت المال به دست زمامداران خودكامه و ستمگر مىشد، ضربات مهلكى به جوامع
اسلامى وارد آورد.
حال ببينيم، ديدگاه اسلام درباره تجمّل گرايى چيست؟ و چه خطراتى از
اين ناحيه انسان را تهديد مىكند؟
تجمّل گرايى از ديدگاه اسلام
اسلام و قرآن به جمال، زيبايى، تجمّل و خودآرايى توجّه مخصوصى دارند،
و در ضمنِ پرورشِ كليه تمايلات فطرى بشر، حسّ جمال دوستى مردم را نيز مورد حمايت و
تربيت قرار داده، و استفاده صحيح از زيباييهاى طبيعت وتجمّلات را به پيروان خود
توصيه كردهاند. قرآن كريم مىفرمايد: