مال و ثروت دنياكه يكى از نعمتهاى الهى است، و وجود آن در نظام خلقت،
لازم است، اگر به عنوان وسيلهاى براى رسيدن به سعادت وتكامل معنوى انسان مورد
بهرهبردارى قرار گيرد از هر نظر قابل ستايش است، ولى اگر ثروت به عنوان هدف- نه
وسيله- مورد توجّه قرار گيرد، واز ارزشهاى معنوى و انسانى بريده شود، موجب غرور،
غفلت، سركشى و ظلم ... خواهد شد كه دراين صورت، نكوهيده و مذموم است.
كسى كه از دنيا وسيله بينايى جويد، او را بينا سازد، و كسى كه دراو
بنگرد و خيره شود، نابينايش نمايد.
به عبارت ديگر: مَثَل دنيا، مَثَل آئينه است، همانطور كه نگاه به
آئينه براى ديدن چهره، انسان را به زيباييها و زشتيهاى چهرهاش بصير و بينا
مىسازد. اگر انسان دنيا را وسيله ديدن حقايق جهان خلقت و معرفت به خود ومعرفت به
خالق قرار دهد دنيا او را بينا مى سازد. و همانطور كه نگاه به آيينه براى ديدن خود
آيينه انسان را از ديدن چهره خود غافل مىكند و از ديدن زشتيها و زيباييهاى صورت
خويش كور مىسازد، نگاه به دنيا بطور استقلالى و مشغول شدن به خود دنيا انسان را
از معرفت خود، معرفت خدا و شناخت حقيقت جهان غافل و كور مىسازد.
تأثير تكاثر ثروت بر اخلاق
تكاثر ثروت براخلاق انسان، آثار ناگوار فراوانى مىگذارد و اگر انسان
توجّه نداشته باشد، سبب پيدايش مسائل زير مىشود: