«... لا تَقُلْ انَّ الْامْرَ قَدْ فُرِغَ مِنْهُ، انَّ
عِنْدَاللَّهِ عَزَّ وَجَلَّ مَنْزِلَةً لا تُنالُ الَّا بِمَسْأَلَةٍ ...»[1]
نگو، كار از كار گذشته (ودعا تأثيرى ندارد)؛ زيرا بندگان را نزد خداى
بزرگ، مقام ومنزلتى است كه جز با دعا نمىتوان به آن رسيد ....
از اين روايات در مىيابيم كه درتمام صحنههاى زندگى و براى دستيابى
به همه نيازهاى مادى و معنوى، دركنار سعى و كوشش، بايدا ز دعا، غافل نباشيم وا ز
مبدأ غيب خود را بى نياز ندانيم، بلكه به او اميد داشته، شرايط لازم براى موفقيت
درامور را از او خواسته و در تحقق نتيجه و رسيدن به هدف، خدا را نيز در نظر
بگيريم؛ زيرا اين دو، با هم ملازم و مرتبطند، يعنى دعا بدون تلاش و كوشش، بى نتيجه
است و تلاش بدون دعا و توسل به آفريدگار، مايه غفلت و خلاف شكر نعمت است.[2]
1- دعاهاى مطلق يعنى دعا كننده مطالب و نيازهاى خود را به زبان خود و
به هر گونه جملات و بيانى كه مىتواند، در پيشگاه خدا اظهار كند. اين گونه دعاها
را دعاهاى غير وارد يا غير ماثور مىنامند.
2- دعاهاى مأثور يعنى انشاها و الفاظ مخصوصى كه از معصومى رسيده
باشد. اين گونه را دعاهاى وارد شده مىنامند كه بعضى از آنها بايد در وقت مخصوص و
محلّ معلومى خوانده شود و براى بعضى ديگر زمان ومكانى تعيين نشده است. ثواب و
فضيلت اين گونه دعاها براى كسى كه آشنا به معناى آنها باشد، بيش ازنوع اوّل است؛
زيرامعصومين