مىكشاند و فساد و تباهى فرد در اثر يأس
افزون مىگردد ومنطق مأيوس اين است «آب كه از سرگذشت چه يك نى، چه صد نى» يعنى من
كه غرق شدهام چه فرقى مىكند كه تا چه عمقى از منجلاب فرو روم، امّا اگر اميدوار
باشد با تنبّه و توجه به گناه و فساد خويش ومشاهده روزنه نجات تو به كرده، از گناه
بيشتر خوددارى مىكند و رو به اصلاح خويش مىگذارد و ممكن است، تا آنجا پيش رود كه
گذشته ناهنجار خويش را جبران كند. خداى مهربان مىفرمايد:
«وَ لا تَيْأَسُوا مِنْ رَوْحِ اللَّهِ إِنَّهُ لا يَيْأَسُ مِنْ
رَوْحِ اللَّهِ إِلَّا الْقَوْمُ الْكافِرُونَ»[1]
از رحمت الهى مأيوس نباشيد؛ زيرا جز گروه كافران كسى از رحمت خدا
نااميد نيست.
بگو اى بندگان من كه بر نفس خويش تعدى كردهايد (يعنى به خود ستم روا
داشته مرتكب گناه شدهايد) از رحمت خدا مأيوس نشويد؛ زيرا خدا همه گناهان را
مىآمرزد. او آمرزنده و مهربان است.
اميرمؤمنان عليهالسلام به مردى كه گناهان بسيار، او را از رحمت خدا
مأيوس كرده بود، فرمود:
«اى مرد! نااميدى تو از رحمت خدا، از بقيه گناهان تو بزرگتر است.»[3]
حقيقت رجا آن است كه آدمى، دل خود را براى انتظار محبوب و به دست
آوردن