اسم الکتاب : احوال و اقوال شيخ ابوالحسن خرقانى المؤلف : مينوى، مجتبى الجزء : 1 صفحة : 5
أحوال و أقوال شيخ ابو الحسن خرقانى
ديباجه
شيخ ابو الحسن خرقانى از جوانمردان صوفى مشرب قرن چهارم و پنجم هجرى
و از مرشدان طريقت و طالبان حقيقت بوده است كه در هدايت خلق و رهبرى جوانان آثار
نيك از ايشان بجا مانده است.
ديه خرقان در نزديكى شهر بسطام و از توابع آن شهر و جزء ولايت قومش
بوده است كه امروزه آن را ولايت دامغان مىگويند. در سه يا چهار فرسخى شهر بسطام
واقع بوده است و ابو الحسن خرقانى از براى زيارت قبر ابو يزيد (با يزيد) بسطامى
هميشه اين راه را پياده طىّ مىكرده است. در كتبى كه ترجمه حال او و حكايت اقوال
او در آنها آمده است گفتهاند كه شيخ به اصطلاح آن روز «خربنده» بوده (كه ما خركچى
مىگوئيم) و مال كرايه مىداده و بار و مسافر با آنها حمل مىكرده است، و چنانكه
از قول خود او نقل كردهاند از راه خربندگى به خداشناسى راه يافته است. باز
گفتهاند كه «أمّى» بوده، يعنى خواندن و نوشتن نمىدانسته، و بهر حالت عربىدان
نبوده است. مع هذا در جزء حكايتهاى راجع به او از قول خودش نقل كردهاند كه خواندن
قرآن را تمام كرده بوده است. امّا از قرارى كه شيخ عبد اللّه انصارى گفته است (ف
12) تلفّظ عربى او مثل عامّه ايرانيان بوده است كه الهمد للّه مىگفته است.
اسم الکتاب : احوال و اقوال شيخ ابوالحسن خرقانى المؤلف : مينوى، مجتبى الجزء : 1 صفحة : 5