... اسرافيل به هنگام رستخيز در صور مىدمد و
مردگان از گور بر مىخيزند. صور شاخى است عظيم كه دايره آن از پهناى آسمان و زمين
فراختر است. و اسرافيل لب بر آن نهاده و منتظر فرمان الهى است. به موجب روايتى
بسيار مفصّل وى سه بار در صور مىدمد. نخستين را «نفخه فَزَع» مىگويند كه از اثر
آن كوهها به شتاب در حركت مىآيند و زمين چون كشتى گران بارى بر روى آب به گردش
مىافتد و جهان دگرگون مىشود.
دومين، «نفخه صَعَق» نام دارد كه مردم و هر زندهاى در آسمان و زمين
مىميرند. و جز خدا هيچ كس باقى نماند. تا بدانجا كه ملك الموت نيز جان مىسپارد.
سومين را «نفخه بَعث» مىنامند كه بر اثر آن جانها به سوى ابدان باز مىگردند. و
مردگان از گور بر مىخيزند و به سوى موقف و صحراى محشر رانده مىشوند. نظر مولانا
درين ابيات به نفخه سوم است كه زندگانى مىبخشد و جانها را به بدنها باز مىآورد.
رجوع كنيد به احياء العلوم، چاپ مصر، ج 4، ص 368- 366، اتحاف السّادة
المتّقين، طبع مصر، ج 10، ص 453- 448 [ص 784 شرح مثنوى]