نيز رجوع كنيد به همان كتاب، جزء اول از قسم اول، صفحه 129- 130 و
تفسير ابو الفتوح، ج 4 صفحه 382 و ج 5 ص 176 و ص 483. [ص 154 قصص مثنوى]
[1] - از عبد اللّه نقل شده منظور از اين آيه قرآن كه«
قلب پيامبر آنچه را ديد تكذيب نكرد- سوره نجم، آيه 11-»، ديده شدن جبرئيل است به
هيئت اصلى خود توسط پيامبر. او داراى ششصد بال بود.
[2] - رسول خدا6 دو بار جبرئيل را با چهره واقعيش
ديده است. و در بارهاش فرمود هر گاه ظاهر مىشد( به سبب عظمت و بزرگيش) سراسر افق
را مىپوشانيد.
[3] - رسول خدا6 جبرئيل را با صورت اصليش در دشت ديد.
و از هيبت او بىهوش شد.
[4] - به همين جهت پيامبر6 به جبرئيل( ع) گفت دوست
دارم تو را با چهره واقعى ببينم. جبرئيل گفت طاقت آن را ندارى. پيامبر6
خواستهاش را تكرار كرد. جبرئيل هم وعده داد كه در يك شب مهتابى در بقيع به شكل
اصلى خود ظاهر شود. آن شب فرا رسيد. و وقتى جبرئيل ظاهر شد پيامبر6 ديد بر اثر
آن افق و اطراف آسمان مسدود گرديد. در آن حال بىهوش شد. تا اين كه جبرئيل به هوشش
آورد. و اين بار جبرئيل به صورت غير اصلى- مثل هميشه- بر پيامبر ظاهر گرديد.
[5] - از عمّار بن ابى عمار نقل شده كه گفت حمزة بن عبد
المطلب از پيامبر درخواست كرد كه جبرئيل را به صورت اصليش به او نشان دهد. پيامبر6 فرمود طاقت ديدن او را به صورت اصليش ندارى. حمزه گفت طاقت دارم.
پيامبر فرمود پس در جايت بنشين.
هم اكنون جبرئيل بر روى تخته چوبى، كه مشركان به هنگام طواف كعبه، لباس خود را روى
آن مىگذارند، فرود آمد.
چشمت را بالا بگير و نگاهش كن.
حمزه وقتى نگاه كرد، دو پايش را ديد كه مانند زبرجد سبز مىدرخشد. و از هيبت آن
بىهوش به زمين افتاد.