خداوندى بر بنده خود خشم گرفت. شفيعان فرا كرد تا او را عفو كرد. و
بنده همچنان مىگريست. شفيع گفت اكنون اين گريستن بر چيست؟ او تو را عفو كرد.
خداوند گفت او رضاى من مىجويد و او را اندر آن راه نيست. بدان همىگريد. تذكرة
الاولياء، ج 2، ص 192- 191- نيز رجوع كنيد به: رساله قشيريه، ص 90 كه اين حكايت را
مؤلف از قول ابو على دقاق روايت مىكند.
[ص 149 قصص مثنوى]
[در شفاعت مصطفى 6 افضل بود]
671-
«جز
عماد الملك نامى از خواص
در شفاعت مصطفىوارانه خاص
اشاره است بدين خبر و نظائر آن كه در باره شفاعت پيغمبر ما- ص- و
تفسير مقام محمود نقل كردهاند:
[1] -( در تفسير مقام محمود چنين آمده است كه:) سپس،
نفر چهارمى كه بر مىخيزد پيامبر شماست.- درود و سلام خدا بر او باد- و هيچ كس را
ياراى آن نيست كه در آنچه آن حضرت شفاعت كرده است شفاعت كند. اين همان مقام محمودى
است كه خداوند در قرآن متذكر آن شده است.