responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : احاديث و قصص مثنوى المؤلف : فروزانفر، بديع الزمان    الجزء : 1  صفحة : 315

[آدمى را سجده‌ها جنّت شود]

491-

«چون سجودى يا ركوعى مرد، كشت‌

شد در آن عالم سجود او بهشت‌

به گفته يوسف بن احمد مولوى مرتبط است به مضمون اين حديث كه در جامع صغير، ج 2، ص 53 نقل شده است: [1]

اكثرُوا من غرَاس الجَنَّة فَانَّهُ عَذبٌ مَاؤُهَا طَيِّبٌ تُرَابُهَا فَاكثرُوا من غرَاسهَا لَا حَولَ وَ لَا قُوَّةَ الَّا باللَّه‌[1].

المنهج القوى، ج 3، ص 450 [ص 94 احاديث مثنوى‌]

[ذكر مؤمن مرغ گردد در بهشت‌]

492-

«چون كه پرّيد از دهانش حمد حق‌

مرغ جنّت ساختش رَبُّ الفَلَق‌

مستفاد از مضمون خبرى است كه در ذيل شماره (63) مذكور گرديد. [2] [ص 94 احاديث مثنوى‌]

[نور مؤمن مى‌كند خاموش نار]

493-

«كشتن اين نار نبود جز به نور

نُورُك اطفَأ نارَنا نَحنُ الشَكُور

اشاره به حديثى است در ذيل شماره (294) مى توان ديد. [3] [ص 94 احاديث مثنوى‌]

______________________________ [1]

وَ في الْخَبَر: أَنَّ إبْرَاهيمَ 7 قَالَ لنَبيِّنَا صلى الله 7 لَيْلَةَ الْمعْرَاج مُرْ أُمَّتَكَ حَتَّى يَسْتَكْثرُوا منْ غَرْس الْجَنَّة قَالَ وَ مَا هيَ قَالَ لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إلَّا باللَّه الْعَليِّ الْعَظيم.

مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل ج 5 ص 373 باب 39 ح- 6124.

حضرت ابراهيم 7 در شب معراج به پيامبر ما 6 گفتند به امتت امر كن تا براى بهشت، نهال‌هاى بيشترى بكارند؛ پرسيد آن چيست؟ در جواب گفت با زياد گفتن لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إلَّا باللَّه الْعَليِّ الْعَظيم. (هر قدرت و قوتى از آن خداوند برتر و عظيم است.

[2] اشاره است به مضمون اين حديث:

عَن الرِّضَا 7 قَالَ مَثَلُ الاسْتغْفَار مَثَلُ وَرَقٍ عَلَى شَجَرَةٍ تُحَرَّكُ فَيَتَنَاثَرُ وَ الْمُسْتَغْفرُ منْ ذَنْبٍ وَ يَفْعَلُهُ كَالْمُسْتَهْزئ برَبِّه.

كافى ج 2 ص 504 باب الاستغفار ح: 3504-.

امام رضا 7 مى‌فرمايد: مثل استقفار مثل برگ درختان است كه با حركت به زمين مى‌ريزد. و كس كه از گناه استغفار مى‌كند و آن گناه را انجام مى‌دهد گويا پروردگار خويش را به سخره گرفته است.

رُوىَ انَّ رَجُلًا جَاءَ الي‌ رَسُوْل اللَّه 6 فَقَالَ تَوَلَّتْ عَنِّى الدُّنْيا وَ قَلَّتْ ذَاتُ يَدى فَقَالَ رَسُولُ اللَّه 6 فَايْنَ انْتَ منْ صَلَاة الْمَلَائكَة وَ تَسْبيْح الخَلَائق وَ بهَا يُرْزَقُوْنَ قَالَ فَقُلْتُ وَ مَاذَا يَا رَسُول اللَّه قَالَ قُلْ سُبْحَانَ اللَّه وَ بحَمْده سُبْحَانَ اللَّه الْعَظيم اسْتَغْفرُ اللَّهَ مائَةَ مَرَّةٍ مَا بَيْنَ طُلُوْع الْفَجْر الي‌ انْ تُصَلِّىَ الصُّبْحَ تَاْتيكَ الدُّنْيَا رَاغمَةً صَاغرَةً وَ يَخْلُقُ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ منْ كُلِّ كَلمَةٍ مَلَكاً يُسبِّحُ اللَّهُ تَعَالَي الَي يَوْم القيَامَة لَكَ ثَوَابُهُ) (1).

احياء العلوم، ج 1 ص 112 و اين حديث را به شكل ذيل سيوطى در جزء موضوعات آورده است:

قُلْ يَا ابْنَ عُمَرَ منْ طُلُوع الْفَجْر الَى صَلَاة الصُبّحٍ سُبْحَانَ اللَّه وَ بحَمْده سُبْحَانَ اللَّهُ العَظيمُ وَ تَسْتَغْفرُ اللَّهَ مائةَ مَرَّةً تَاْتيكَ الدُّنْيَا رَاغمَةً دَاخرَةً وَ يَخْلُقُ اللَّهُ منْ كُلِّ كَلمَةٍ مَلَكاً يُسَبِّحُ لَكَ ثَوَابَهُ الَى يَوْم الْقيَامَة (2).

اللآلى المصنوعة، ج 2، ص 341 و حديث ذيل هم در آن كتاب، ج 2، ص 346 به نظر مى‌رسد كه با گفته مولانا مناسب‌تر است:

مَنْ قَالَ لَا الهَ الّا اللَّهُ خَلَقَ اللَّهُ منْ كُلِّ كَلمَةٍ منْها طَيْراً منْقَارُهُ منْ ذَهَبٍ وَ ريشُهُ منْ مَرْجَانٍ (3)

. و در كتاب اللؤلؤ المرصوع آمده:

مَنْ صَلَّى عَلىَّ صَلَاةً تَعْظيماً لحَقِّي خَلَقَ اللَّهُ منْ ذَلكَ الْقَوْل مَلَكاً لَهُ جُنَاحٌ بالْمَشْرَق وَ الآخر بالْمَغْرب وَ رجْلاهُ مُقْرُونَتَانٍ (كَذَا) في الْارْض السَّابَّة السُّفْلَي وَ عُنُقُهُ مُلْتَويَةٌ تَحْتَ الْعَرْش يَقُولُ اللَّهُ لَهُ صَلِّ عَلَي عَبْدي كَمَا صَلَّي عَلَى نَبيِّي فَهُوَ يُصَلِّي عَلَيْه الَى يَوْم الْقيَامَة- لَمْ يُوْجَدْ بَلْ قَالَ الْعرَاقيُّ مَا يُحْكَي منْ انَّ اللَّهَ يَخْلُقُ بسَبَب الْاعْمال الْحَسَنَة مَلَكاً يُسَبِّحُ وَ يَكُونُ تَسْبيْحَهُ للْعَامل- بَاطلٌ مَوْضُوعٌ لَا اصْلَ لَهُ (4).

اللؤلؤ المرصوع، ص 70 و 83 و 89. [ص 8 احاديث مثنوى‌] (1) روايت شده مردى (از شدت فقر) خدمت رسول خدا 6 رسيد و عرض كرد دنيا به من پشت كرده و دستم خالى است. پيامبر 6 در جواب فرمود كجا هستى (به هنگام طلوع فجر) در حالى كه فرشتگان، خدا را درود مى‌فرستند و خلايق تسبيح مى‌گويند و آنگاه روزيها مقدّر مى‌شود؟ مرد گفت اى رسول خدا حال چه كنم؟ پيامبر فرمود در فاصله بين طلوع فجر و به پا داشتن نماز صبح، صد بار سبحان اللّه و بحمده، سبحان اللَّهَ العظيم و استغفر اللّه بگو تا دنيا، خوار و سر افكنده به تو روى آورد و خداوند از هر كلمه‌اى كه گفته‌اى فرشته‌اى آفريند كه تا روز قيامت او را تسبيح گويد و ثوابش را به تو اختصاص دهد.

(2) پيامبر 6 فرمود اى ابن عُمَر، از طلوع فجر تا هنگام نماز صبح، صد بار سبحان اللّه و بحمده و سبحان اللّه العظيم بگو و از خدا آمرزش طلب كن تا دنيا سر افكنده و خوار به تو روى آورد و خداوند از هر كلمه تو فرشته‌اى آفريند كه تا روز قيامت تسبيحش گويد و ثوابش را به تو اختصاص دهد.

(3) كسى كه لا اله الّا الله گويد به ازاى هر كلمه آن خداوند يك پرنده، آنهم با منقارى از طلا و پر و بالى از مرجان، مى‌آفريند.

(4) كسى كه به منظور تجليل و بزرگداشت، بر من (پيامبر) درود فرستد خداوند از درود او فرشته‌اى مى‌آفريند كه يك بالش در مشرق و بال ديگرش در مغرب باشد و هر دو پايش با هم در اعماق زمين فرو رفته و گردنش تا زير عرش خم شده باشد. خداوند به آن فرشته خطاب مى‌كند كه بر بنده من درود فرست، همان طورى كه آن بنده بر پيامبر من درود فرستاد. و آن فرشته هم تا روز قيامت به ذكر مشغول مى‌شود.

عراقى گفته است اين قسمت از حديث در جايى ديده نشده و مجعول است. اما آنچه نقل شده اين است كه خداوند به ازاى اعمال حسنه فرشته‌اى را مى‌آفريند تا او را تسبيح گويد و ثوابش را به صاحب آن اعمال حسنه اختصاص دهد.

[3] اشاره است به حديث ذيل:

تَقُولُ النَّارُ للْمُؤْمنينَ يَوْمَ الْقيَامَة: جُزْ يَا مُؤْمنُ فَقَدْ أَطْفَأَ نُورُكَ لَهَبي (1).

بحار الانوار ج 8 ص 249 باب 24 جامع صغير، ج 1، ص 132 آتش جهنم خطاب به مؤمنان مى‌گويد از اينجا بگذر و گر نه نور تو شعله‌ام را خاموش مى‌كند.

قَالَ النَّبيُّ 6 إذَا مَرَّ الْمُؤْمنَ عَلَى الصِّرَاط فَيَقُولُ:" بسْم اللَّه الرَّحْمَن الرَّحيم" طُفيَتْ لَهَبُ النِّيرَان وَ تَقُولُ: جُزْ يَا مُؤْمنُ فَإنَّ نُورَكَ قَدْ أَطْفَأَ لَهَبي.

مستدرك الوسائل ج 4 ص 388 باب 45.

رسول خدا 6 فرمود: هنگاميكه مؤمن بر صراط عبور كند و بگويد:" بسْم اللَّه الرَّحْمَن الرَّحيم" شراره آتش [جهنم‌] خاموش شود [آتش به مؤمن خطاب كند:] از اينجا بگذر كه بحقيقت نور تو شعله‌ام را خاموش كرده است.

انَّ الْمُؤْمنَ اذَا وَضَعَ قَدَمَهُ عَلَى الصِّرَاط يَقُولُ النَّارُ جُزْ يَا مُؤْمنُ فَقَدْ اطْفَأَ نُورُك نَاري (1).

شرح تعرف، ج 2، ص 177 [ص 52 احاديث مثنوى‌] (1) وقتى مؤمن قدم در صراط مى‌گذارد آتش جهنم خطاب به او مى‌گويد از اينجا بگذر و گر نه نور تو شعله‌ام را خاموش مى‌كند.


[1] - براى بهشت، نهال‌هاى بيشترى بكاريد؛ زيرا آبش گوارا و خاكش مناسب است.( و تماماً به ثمر مى‌نشيند) پس با زياد گفتن لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ الَّا باللَّه( هر قدرت و قوتى از آن خداوند است) نهال‌هاى بهشتى را افزايش دهيد.

اسم الکتاب : احاديث و قصص مثنوى المؤلف : فروزانفر، بديع الزمان    الجزء : 1  صفحة : 315
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست