responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : احاديث و قصص مثنوى المؤلف : فروزانفر، بديع الزمان    الجزء : 1  صفحة : 301

آمده بدين گونه:

«اگر طبيبى را گويند كه علاج اين رنجور مى‌كنى چرا علاج پدرت نكردى كه بمرد و علاج فرزندت نكردى؟ و مصطفى را گويند كه چرا عمت را كه ابو لهب است از تاريكى بيرون نياوردى؟ جواب گويد كه رنجهايى است كه قابل علاج نيست. مشغول شدن طبيب بدان جهل باشد. و رنجهايى است كه قابل علاج است. ضايع گذاشتن آن بى‌رحمى باشد.» مقالات شمس، نسخه موزه قونيه، ورق 6 [ص 112 قصص مثنوى‌]

[دنيا چيزى بيش از يك رؤيا و خواب نيست‌]

467-

«محتشم چون عاريت را ملك ديد

پس بر آن مال دروغين مى‌تپيد

خواب مى‌بيند كه او را هست مال‌

ترسد از دزدى كه برْبايد جوال‌

چون ز خوابش بر جهاند گوش كَش‌

پس ز ترس خويش تَسْخَر آيدش‌

مقتبس است از مضمون روايتى كه در ذيل شماره (434) نقل كرده‌ايم. [1] [ص 89 احاديث مثنوى‌]

[ «اصلشان بد بود آن اهل سبا»]

468-

«اصلشان بد بود آن اهل سبا

مى‌رميدندى ز اسباب لقا

مأخذ آن روايتى است كه مفسرين در ذيل آيه شريفه: لَقَدْ كانَ لِسَبَإٍ فِي مَسْكَنِهِمْ. آيه 15 به بعد كه در سوره سبأ واقع است نقل كرده‌اند. [نيز مراجعه شود به شماره 395]

______________________________ [1] مقصود روايت ذيل است:

قَالَ النَّبيُّ (صَلَّى اللَّهُ عَلَيْه وَ آله): الدُّنيَا حُلْمُ الْمَنَام وَ أَهلُهَا عَلَيهَا مُجَازُونَ وَ مُعَاقَبُونَ (1).

روضة الواعظين ج 2 ص 448، بحار الأنوار ج 70 ص 122، احياء العلوم، ج 3، ص 148 و از امير مؤمنان على- 7- روايت كرده‌اند:

الدُّنْيَا حُلُمٌ وَ الْآخرَةُ يَقْظَةٌ وَ نَحْنُ بينَهُمَا أَضْغَاثُ أَحْلَامٍ. (2)

شرح نهج البلاغة، ج 20، ص 326.

قَالَ عَليٌّ 7: الدُّنْيَا حُلُمٌ وَ الاغْترَارُ بهَا نَدَمٌ (3).

غرر الحكم ص 135.

عَن جَابر قَالَ كُنتُ مَعَ النَّبيُّ (صَلّى اللّه عَلَيه وَ آله وَ سَلَّمَ) إذْ أَتَاهُ رَجُلٌ أَبْيَضُ الوَجْه فَقَالَ يَا رَسُولَ اللَّه مَا الدُّنيَا قَالَ عَلَيه السَّلامُ حُلُمُ النّائم فَّقَالَ كَم بَينَ الدُّنيَا وَ الآخرَة قَالَ عَلَيه السَّلامُ غَمضَةُ عَين فَقَالَ كَم القَرَارُ فيهَا قَالَ عَلَيه السَّلامُ قَدرُ التَّخَلُّف عَن القَافلَة ثُمَّ ذَهَبَ الرَّجُلُ فَقَالَ عَلَيه السَّلامُ هَذَا جبريلُ اتَاكُم يُزَهدَّكُم عَن الدُّنيَا وَ يُرَغِّبَكُم في الآخرَة (4).

المنهج القوى، ج 3، ص 242 [ص 81 احاديث مثنوى‌] (1) دنيا رؤيايى بيش نيست و اهل دنيا بر اساس آن پاداش و كيفر مى‌بينند.

(2) دنيا يك رؤيا است و آخرت بيدارى؛ بين اين دو ما همچون خوابهاى آشفته هستيم.

(3) دنيا رؤيايى بيش نيست و فريفته آن شدن پشيمانى است.

(4) از جابر نقل شده كه در خدمت پيامبر 6 بودم ناگهان مردى با چهره نورانى وارد شد و از رسول خدا 6 پرسيد دنيا چيست؟ فرمود دنيا همچون رؤياى كسى است كه در خواب است. باز پرسيد مدت زمانى كه بين دنيا و آخرت است چه قدر است؟ فرمود به اندازه يك چشم بهم زدن. سپس سؤال كرد مدت اقامت در دنيا چه قدر است؟ فرمود به اندازه مدتى كه كسى از قافله عقب مانَد. آن گاه مرد برگشت. پيامبر فرمود او جبرئيل بود كه براى بى‌رغبت كردن شما به دنيا و تشويق كردنتان به آخرت مأمور شده بود.

[نيز مراجعه شود به مقدّمه كتاب صفحه دهم و رديف 708]

اسم الکتاب : احاديث و قصص مثنوى المؤلف : فروزانفر، بديع الزمان    الجزء : 1  صفحة : 301
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست