ز خشم، استاد گفتش اى بد اختر
يكى بشكن دگر يك را بياور
چو او در ديدن خود شك نمىديد
يكى بشكست و ديگر يَك نمىديد
اگر چيزى همى بينى تو جز خويش
تو هم آن احول خويشى، بينديش
كه هر چيزى كه مىبينى تو آنى
ولى چون در غلط مانى چه دانى
[ص 7 قصص مثنوى]
[هنر پوشيده شد]
34-
«چون غرض آمد هنر پوشيده شد
صد حجاب از دل به سوى ديده شد [1]
و مقتبس است از گفته افلاطون: «مَحَبَّتُكَ الشَّىْءَ ستْرٌ بَيْنَكَ وَ بَيْنَ مَسَاويه وَ بغْضَتُكَ لَهُ ستْرٌ بَيْنَكَ وَ بَيْنَ مَحَاسنه»[1]. مختار الحكم، طبع مادريد ص 153 [ص 167 شرح مثنوى]
[دل به دل راه دارد]
35-
«گفت، گفت تو چو در نان سوزن است
از دل من تا دل تو روزن است
مصرع دوم اشارت است به مَثَل: أَلْقَلْبُ إلَى الْقَلْب رَوْزَنَةٌ[2]. نظير: الْقُلُوبُ تَتَشَاهَدُ.
الْقُلُوبُ تُجارى الْقُلُوبُ. وَ للْقَلْب عَلَى الْقَلْب دَليلٌ حينَ يَلْقَاهُ[3]. التمثيل و المحاضره، طبع مصر، ص 318 [ص 169 شرح مثنوى]
______________________________ [1] بر گرفته از فرمايش پيامبر گرامى اسلام و امير المؤمنين عليهما الصلاة و السلام است:
قَالَ رَسُولُ اللَّه صَلَّى اللَّهُ عَلَيْه وَ آله وَ سَلَّمَ: حُبُّكَ للشَّيْء يُعْمي وَ يُصمُّ. (1)
منلايحضرهالفقيه جلد 4 صفحه 380 حديث 5814 (1) دوستى تو نسبت به هر چيز كور و كرت مىكند (به حقيقت آن پى نخواهى برد)
قَالَعَليٌّ عَلَيْه السَّلامُ: الْهَوَى شَريكُ الْعَمَى. (2)
نهجالبلاغة صفحه 402 (2) ميل و خواهشهاى نفسانى شريك كورى است.
[1] - دوست داشتن چيزى، مانع مىشود از اين كه بديهاى آن را متوجه شوى.
همان طورى كه دشمن داشتن چيزى نيز مانع مىشود از اين كه خوبيهاى آن را ببينى.
[2] - دل به دل راه دارد.
[3] - دلها گواه يكديگرند. دلها همديگر را همراهى مىكنند. ملاقات دلها با هم بى دليل( و زمينه قبلى) نيست.