[ «هان و هان بگريز از اين آتشكده»/ بنگرد مؤمن به نور ربّ خويش]
327-
«مؤمنم
يَنظُر بنُور الله شده
هان و هان بگريز از اين آتشكده
[1] - نابينايى( خطاب به مردم) مىگفت به كسى كه دو عيب
و نقص را با هم دارد رحم كنيد! از او پرسيدند آنها كدامند؟ پاسخ داد يكى كورى من و
ديگر زشت بودن صدايم. مگر نشنيدهايد:( شعر) دو عيب است كه اگر با هم در من جمع
شوند مرگ برايم بهتر( از زندگى) است. تنگ دست بودن به اضافه قدر و منزلت نداشتن.
كور بودن به اضافه صداى( خوب) نداشتن.
[2] - جاحظ نقل كرده است كه نابينايى را در معابر
مىديدم كه از مردم چنين گدايى مىكرد: به كسى كه دو نقص را با هم دارد رحم كنيد.
پرسيدم آنها كدامند؟
گفت هم نابينايم و هم بد صدا.
شاعرى به اين نكته اشاره كرده است: دو چيز است كه اگر در كسى جمع شوند مرگ برايش(
از زندگى) شايستهتر است: تهيدستى كه زهد نمىورزد و كورى كه صدايش ناخوشايند است.