responsiveMenu
صيغة PDF شهادة الفهرست
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
اسم الکتاب : احاديث و قصص مثنوى المؤلف : فروزانفر، بديع الزمان    الجزء : 1  صفحة : 169

مراغه بكنم. اگر از صامت نصيب نمى‌شود از ناطق چيزى به چنگ آرم. مصلحت آن بود كه در طويله چهار پايان روم و ستورى نيكو بگيرم. تا رنج من ضايع و سعى من باطل نگردد و به فال فرخنده باز گردم. پس در ميان ستوران رفت و آن شب به اتفاق، شيرى به عزم شكار بيرون آمده بود و در پايگاه چهار پايان از هول و فزع پاسبان مى‌ترسيد. و منتظر و مترصد مى‌بود تا مگر مشغله پاسبان بنشيند و مشغله كاروانيان فرو ميرد، ستورى بشكند و جراحت مجاعت را شفا و مرهم سازد. كه: الْجوُعُ يُرْضِى الْاسُودَ بِالْجِيفِ‌[1].

صعلوك به احتياط تمام گام بر مى‌داشت و دست بر پشت ستوران مى‌نهاد تا كدام فربه‌تر يابد، بر نشيند و از ميان بيرون آرد. در اثناى آن جست و جوى، دست بر پشت شير نهاد، به دست او از ديگر ستوران بهتر نمود و فربه‌تر آمد. بر فور پاى در پشت شير آورد و بر وى سوار شد و به تعجيل از ميان ستوران بيرون راند. و شير از بيم شمشير صعلوك روان گشت. و صعلوك آن را در جر و جوى بشتاب مى‌راند و شير در نشيب و فراز از خوف جان، سهل العنان و سلس القياد او را منقاد مى‌نمود.

حَتَّى اذَا نَثَرَ التَّبْلُّجُ وَرْدَهُ‌

مُتَدَارِكاً فَطَفَا عَلَى الريْحَانِ‌[2]

صبح آمد و علامت مصقول بر كشيد

وز آسمان شمامه كافور بر دميد

در شد به چتر ماه سنانهاى آفتاب‌

وز حيف، شخص ماه سر اندر سپر كشيد

صرصر عواصف سپيده، بوزيد و شكوفه‌هاى گلزار شام فرو ريخت، گفتى يد بيضاى كليم، از جيب افق بر آمد و عصاى او حبايل سحره فرعون، بيو باريد، مرد نگاه كرد خود را بر پشت شرزه شيرى ديد، نشسته با خود گفت اگر درين صحرا پياده گردم شير قصد من كند و مرا با او امكان مقاومت نباشد همچنان مى‌راند تا به درختى رسيد چنگ در شاخ درخت زد و بر دويد. و شير از رنج او خلاص يافت.

سندباد نامه، طبع استانبول، ص 221- 218 [ص 49 قصص مثنوى‌]


[1] - گرسنگى كارى مى‌كند كه شيرها حتَّى به خوردن مردار راضى مى‌شوند!

[2] - تا اين كه طلوعِ( خورشيد) اشعه سرخ گون خود را در سطح زمين بپراكند و گلها خود را از آن لبريز كردند.

اسم الکتاب : احاديث و قصص مثنوى المؤلف : فروزانفر، بديع الزمان    الجزء : 1  صفحة : 169
   ««الصفحة الأولى    «الصفحة السابقة
   الجزء :
الصفحة التالیة»    الصفحة الأخيرة»»   
   ««اول    «قبلی
   الجزء :
بعدی»    آخر»»   
صيغة PDF شهادة الفهرست