و همين معنى را شيخ عطار از ابوالحسين نورى
(احمد بن محمد متوفى 295) نقل مىكند:
ابوالحسين نورى را گفتند دليل چيست به خداى؟ گفت خداى. گفتند پس حال
عقل چيست؟ گفت عقل عاجزى است و عاجز دلالت نتواند كرد جز بر عاجزى كه مثل او بود.
تذكرة الاولياء، چاپ ليدن، ج 2 ص 54 [ص 2 احاديث مثنوى] ... و اين
معنى نظير آن است كه ذوالنّون گفت: «عَرَفْتُ رَبِّى برَبِّى وَ لَوْلَا رَبّى
لَمَا عَرَفْتُ رَبّى»[1]. رساله
قشيريه، چاپ مصر، ص 142 [ص 89 شرح مثنوى] [1]
مسند احمد بن حنبل، طبع مصر 1313، ج 1، ص 96، 118، 150 و صحيح مسلم
طبع مصر، ج 2، ص 51 و احياء العلوم، ج 1، ص 209 و ج 4، ص 63 و جامع صغير، ج 1، ص
59 [ص 2 احاديث مثنوى] ... و از ابوالقاسم جنيد (متوفى 297) نقل كردهاند: «مَنْ
عَرَفَ اللَّهَ كَلَّ لسَانُهُ»[3].
(2) همواره رسول خدا 6 و سلم پس از نماز صبح با
صداى بلند آنگونه كه يارانش بشنوند سه بار مىفرمود: خدايا از خشمت به خشنوديت، از
كيفرت به عفوت پناه مىبرم ...
مسند احمد بن حنبل، طبع مصر 1313، ج 1، ص 96، 118، 150 و صحيح مسلم
طبع مصر، ج 2، ص 51 و احياء العلوم، ج 1، ص 209 و ج 4، ص 63 و جامع صغير، ج 1، ص
59 [ص 2 احاديث مثنوى] (3) از قول على 7 آوردهاند كه فرمود: پيامبر6 وسلم در آخر نماز وَتْرش چنين مىخواند: خدايا از خشمت به خشنوديت،
از كيفرت به عفوت و از خودت به خودت پناه مىبرم. بر شمردن ثناى تو كار من نيست.
تو آنچنانى كه خود را ستودهاى.
[1] - پروردگارم را به يارى خودش شناختهام. و گرنه من
به شناخت خدايم هرگز دست نمىيافتم.
[2] - از قول على 7 آوردهاند كه فرمود:
پيامبر6 وسلم در آخر نماز وَتْرش چنين مىخواند: خدايا از خشمت
به خشنوديت، از كيفرت به عفوت و از خودت به خودت پناه مىبرم. بر شمردن ثناى تو
كار من نيست. تو آنچنانى كه خود را ستودهاى.
[3] - كسى كه خدا را شناخت زبانش( از بيان آن) عاجز
مىشود.