اسم الکتاب : مفردات نهج البلاغه المؤلف : قرشی، سید علی اکبر الجزء : 1 صفحة : 425
مىخواستند
كه درباره ديگران كند آنچه با من كرد، حاضر نمىشد، سلام خدا بر تو اى ولى اللّه
اعظم و اى مظلوم عالم، عائشه مىبايست با تو دشمنى كند و با معاويه سازش نمايد
زيرا عدل و ايمان و فضيلت تو براى او قابل تحمّل نبود و اين است كه روسياهى را در
پيشگاه حق بر خود هموار كرد.
رئاء
به كسر
اول تظاهر و نشان دادن به غير. و آن اين است كه كار خوبى انجام دهد و قصدش تظاهر و
نشان دادن به خلق باشد نه تقرّب به خدا. و آن بصراحت قرآن، مبطل عمل است و پنج بار
در «نهج» آمده است.
در مقام
موعظه فرموده: «و اعملوا فى غير رياء و لا سمعة فانّه
من يعمل لغير اللّه يكله اللّه لمن عمل» خ 23، 65، عمل كنيد بىآنكه قصدتان
ديدن يا شنيدن ديگران باشد، چون هر كه براى غير خدا عمل كند، خدا او را به آن
واگذار مىكند. و نيز فرموده: «و اعلموا انّ يسير
الرياء شرك» خ 86، 117
مراة
به كسر
اوّل آئينه. چنانكه فرموده: «العلم وراثة كريمة و
الاداب حلل مجددّه و الفكر مرآة صافية» حكمت 5 و حكمت 365 مرآة به فتح اول
منظر و محل نظر، جمع آن مرائى است چنانكه در وصف حق تعالى فرموده: «واحد لا بعدد و دائم لا بامد و قائم لا بعمد تتلّقاه
الاذهان لا بمشاعرة و تشهد له المرائى لا بمحاضرة» خ 185، 269، او يكى است
ولى نه به عدد و شمارش، دائمى است نه با غايت و انتهاء و ايستاده است نه با ستون و
تكيهگاه. اذهان آدمى او را مىبيند ولى نه با درك حسّى و مناظر طبيعت به او شهادت
مىدهد ولى نه با حضور عينى.
رؤيا
آنچه
انسان در خواب مىبيند، اين لفظ در «نهج» نيامده است.
ربّ
تربيت
كردن:
«ربّ
البصىّ ربّا: ربّاه حتى ادرك»
اطلاق آن
بر فاعل به معنى مربّى به طور استعاره است و نيز به معنى: رئيس، مطاع، مالك، صاحب
(رفيق)، مربّى و مصلح آيد، اين كلمه به طور مطلق فقط بر خدا اطلاق مىشود، در ديگران
بايد مقيد باشد مانند ربّ الدار، ربّ العقار و... «ربّ» به معنى مربّى از اسماء
حسنى است و مقام ربوبيّت خدا را مىرساند.
اسم الکتاب : مفردات نهج البلاغه المؤلف : قرشی، سید علی اکبر الجزء : 1 صفحة : 425