اسم الکتاب : مفردات نهج البلاغه المؤلف : قرشی، سید علی اکبر الجزء : 1 صفحة : 368
ناگفته
نماند: خوف از جنود عقل و يكى از صفات است مثل خوف از خدا، خوف از عذاب آخرت و...
چنانكه جبن از ضعف نفس و از صفات ناپسند است: «رحم
اللّه امرء... راقب ربّه و خاف ذنبه» خ 76، 103 خيفة: حالتى است كه از خوف
عارض مىشود و در جاى خوف به كار مىرود چنانكه فرموده: «لم
يوجس موسى خيفة على نفسه بل اشفق من غلبة الجهّال و دول الضلال» خ 4، 50
موسى 7 از سحر ساحران بر خود نترسيد آنجا كه فرموده (فاوجس فى نفسه خيفة
موسى) بلكه از غلبه نادانان و دولتهاى ضلال ترسيد.
خول
(بر وزن
شرف) بندگان. كنيزان. چهار پايان مفرد آن خولىّ است و آن يكبار در «نهج» ديده
مىشود، چنانكه به اهل مصر مىنويسد: «و لكنّى اسى ان
يلى امر هذه الامّة سفهائها و فجّارها فيتخذوا مال اللّه دولا و عباده خولا»
نامه 62، 452، من غمگينم از اينكه حكومت اين امّت را ابلهان و فاجران به دست
گيرند، تا مال خدا را در دست خود بگردانند و بندگان خدا را بردگان خود كنند.
خال
دائى و
آن پنج بار در «نهج» آمده است، آنحضرت به معاويه مىنويسد: احبّ اللقاء اليهم لقاء ربّهم و قد... عرفت مواقع نصالها فى
اخيك و خالك و جدّك...» نامه 28، 389 يعنى محببترين ملاقات براى اهل بيت
ملاقات خداست، محل تيرهاى آنها را درباره برادرت حنظله و دائىات وليد بن عقبه و
جدت عقبة بن ربيعه (در بدر) دانستهاى اين كلام در نامه 10 و 64 نيز آمده است.
خون
خيانت در
اصل چنانكه
طبرسى
ذيل آيه 186 بقره گويد به معنى منع حق است
راغب
گويد: خيانت و نفاق هر دو يكى است ولى خيانت نسبت به امانت و عهد گفته مىشود و
نفاق نسبت بدين
ناگفته
نماند: آن با نقض عهد و مخالفت با حق هم تطبيق مىشود، از اين ماده نوزده مورد در
«نهج» آمده است.
آنحضرت
به زياد بن ابيه كه معاون عبد الله بن عباس بود مىنويسد: «و انّى اقسم بالله قسما صادقا لئن بلغنى انّك خننت من فىء المسلمين شيئا
صغيرا كان او كبيرا لاشدنّ عليك...» نامه 20، 377، اينجا خيانت به معنى
دزدى است كه منع حق ديگران باشد.
اسم الکتاب : مفردات نهج البلاغه المؤلف : قرشی، سید علی اکبر الجزء : 1 صفحة : 368