اسم الکتاب : مفردات نهج البلاغه المؤلف : قرشی، سید علی اکبر الجزء : 1 صفحة : 139
از اطلاع
به ابن عباس چنين نوشت.
«و اعلم انّ البصرة مهبط ابليس و مغرس الفتن فحادث اهلها بالاحسان
اليهم و احلل عقدة الخوف عن قلوبهم...» نامه 18، 375 بدان: بصره محلّ نزول شيطان و كشتزار فتنههاست، اهل
آنجا را با نيكوئى استقبال كن. و گره ترس را از دلهايشان بگشاى، منظور آن بود كه
اگر دقت در اداره امور و دلجوئى از هالى نشود، احتمال دارد فتنه «جمل» باز به وجود
آيد.
سوم
آنكه: طلحه و زبير، عائشه همسر رسول خدا صلى اللّه عليه و آله را فريفته و براى
رسيدن به قصد شوم خود ناموس آنحضرت را به معرض عمومى كشاندند، چه قدر نامرد بودند
كه ناموس خود را در خانه محفوظ نگاه داشته و ناموس حامل وحى را به ميدان آوردند
عائشه خودش نيز در اين رابطه مستقلا مقصر بود و بر خلاف ما انزل الله كه فرموده: (وَ قَرْنَ فِي بُيُوتِكُنَّ...) به بصره آمد و بر
عليه امام عادل خروج كرد، امام 7 در رابطه با اين جريان چنين فرمود: «... فخرجوا يجرّون حرمة رسول اللّه (صلّى الله عليه و آله)
كما تجرّ الامة عند شرائها متوجّهين بها الى البصرة فحبسا نسائهما فى بيوتهما و
ابرزا حبيس رسول الله صلى اللّه عليه و آله لهما و لغيرهما فى جيش ما منهم رجل
الّا و قد اعطانى الطاعة و سمح لى بالبيعة...» خ 172، 247 يعنى آشوبگران از
مكه خارج شدند و حرم رسول خدا را با خود مىكشيدند مانند آنكه كنيز زر خريد را به
وقت خريدن مىكشند. با او به طرف بصره روى آوردند طلحه و زبير زنان خويش را در
خانههاى خود حفظ كردند، ولى حبيس رسول خدا صلى اللّه عليه و آله زنى كه به حكم
قرآن مىبايست در خانه بنشيند آشكار كردند، هم بر خود و هم بر ديگران در لشكرى كه همه
آنان با من بيعت كرده و اظهار اطاعت نموده بودند. چهارم آنكه به آن حضرت خبر
دادند: فرماندار بصره عثمان بن حنيف به ميهمانى پر طمطراقى رفته و در سر سفره
رنگينى نشسته است و به وى چنين نوشت:
اسم الکتاب : مفردات نهج البلاغه المؤلف : قرشی، سید علی اکبر الجزء : 1 صفحة : 139